loading...
عطاری آنلاین
اطلاعیه سایت عطاری
از آن جا که این سایت تحقیقات گسترده ای را پیرامون گیاهان دارویی ، عرقیجات ، ادویه جات و... آغاز کرده خواهشمندیم هر کدام از بازدید کنندگان گرامی ما را با نظرات خویش راهنمایی کنند و همچنین اگر اشکالی در مطلبی از سایت وجود دارد در نظرات همان مطلب به اطلاع ما برسانند تا دیگر بازدید کنندگان به اشتباه از مطلبی نتیجه گیری نفرمایند.

آخرین ارسال های انجمن
مدیر سایت بازدید : 97 پنجشنبه 27 مهر 1396 نظرات (2)

چكيده‌


تغذيه‌ از نيازهاى‌ اجتناب‌ناپذير هر موجود زنده‌اى‌ است‌ و انسان‌ نيز از اين‌ قانون‌، مستثنا نيست‌. از اين‌ روآگاهى‌ از روش‌ و شيوه‌ بزرگان‌ دين‌ در اين‌ زمينه‌، شايان‌ توجه‌ و تأمل‌ است‌. نوشتار حاضر درصدد پاسخ‌گويى‌به‌ چند پرسش‌ محورى‌ و مهم‌ دربارة‌ تغذيه‌، بر اساس‌ سيرة‌ پيامبر اعظم‌…‌ است‌.پرسش‌هايى‌ چون‌ چرايى‌ تغذيه‌، نوع‌ غذا، تنوع‌ و مقدار آن‌، زمان‌ تغذيه‌، همراهى‌ با ديگران‌ در تغذيه‌ وبالاخره‌ چگونگى‌ انجام‌ تغذيه‌.


در سيرة‌ نبوى‌…‌ غذا خوردن‌ با هدف‌ كسب‌ توان‌ براى‌ طاعت‌ و عبادت‌ بوده‌ است‌. غذاهاى‌ آن‌ حضرت‌، ويژگى‌هايى‌ چون‌ حلال‌ بودن‌، تنوع‌، سادگى‌، مضرّ نبودن‌ و سودمندى‌ را داشته‌ است‌.آن‌ حضرت‌ از صرف‌ بيش‌ از يك‌ نوع‌ غذا در يك‌ وعده‌ ـ به‌ منظور زهد ـ پرهيز داشته‌، مقدار غذاى‌مصرفى‌اش‌ نيز در حد نياز بدن‌ بوده‌ است‌. وقت‌ غذاى‌ حضرت‌، هنگام‌ گرسنگى‌ بوده‌ و اصرار بر صرف‌ غذا به‌همراه‌ ديگران‌ داشته‌ است‌. نيز آن‌ حضرت‌ در شروع‌ و پايان‌ صرف‌ غذا نام‌ خدا را بر زبان‌ جارى‌ و در اين‌زمينه‌، آداب‌ خاص‌ ديگرى‌ را رعايت‌ مى‌فرمود.


واژگان‌ كليدى‌


سيره نبوى‌…‌، تغذيه‌، خوردن‌ و آشاميدن‌.


مقدّمه‌


خوردن‌ و آشاميدن‌ از لوازم‌ اصلى‌ استمرار حيات‌ مادى‌ انسان‌ است‌ و بدون‌ آن‌، هيچ‌ انسانى‌ قادر به‌ انجام‌ تكاليف‌اساسى‌ خويش‌ و حركت‌ در مسير كمال‌يابى‌ نخواهد شد. جسم‌ انسان‌، هم‌چون‌ مركبى‌ است‌ كه‌ روح‌ را حمل‌ مى‌كند واختلال‌ در كار اين‌ مركب‌، اختلال‌ در كار روح‌ پديد مى‌آورد. اين‌ حقيقت‌، اقتضاى‌ آن‌ داشته‌ كه‌ حتى‌ برترين‌ موجودات‌نظام‌ هستى‌، يعنى‌ انبيا و اولياى‌ الهى‌ نيز وجود را بى‌نياز از خوردن‌ و آشاميدن‌ ندانند و با بهره‌گيرى‌ از شيوه‌هاى‌ صحيح‌و در عين‌ حال‌ ضرورى‌، لوازم‌ استمرار حيات‌ و حركت‌ جسم‌ خويش‌ را فراهم‌ كرده‌ و آن‌ را در خدمت‌ روح‌ بلندشان‌قرار دهند.


با توجه‌ به‌ آن‌چه‌ گفته‌ شد، در اين‌ نوشتار به‌ بررسى‌ روايات‌ حاكى‌ از سيره‌ نبوى‌ در اين‌ باره‌ مى‌پردازيم‌. مجموع‌اطلاعات‌ موجود در اين‌ زمينه‌، در حقيقت‌ پاسخ‌ به‌ اين‌ سؤال‌هاست‌ كه‌ پيامبر اكرم‌…‌ چرا، چه‌ نوع‌،چند نوع‌، به‌ چه‌ ميزان‌، چه‌ هنگام‌، تنها يا با ديگران‌، و چگونه‌ مى‌خورد و مى‌آشاميد.


1. چـرا؟


سخن‌ از چرايى‌ خوردن‌ و آشاميدن‌ در سيره‌ نبوى‌…‌، منطقاً بايد پيش‌ از ديگر مسائل‌ مربوط‌ به‌ سيره‌آن‌ حضرت‌ در خوردن‌ و آشاميدن‌، مورد توجه‌ قرار گيرد. اين‌كه‌ چرا انسان‌ به‌ خوردن‌ و آشاميدن‌ رو آورده‌، پرسشى‌است‌ كه‌ پاسخ‌ آن‌ ابتدا بديهى‌ مى‌نمايد، زيرا به‌ محض‌ طرح‌ چنين‌ پرسشى‌، اين‌ پاسخ‌ به‌ ذهن‌ مى‌رسد كه‌ خوردن‌ وآشاميدن‌ لازمه‌ طبيعى‌ زندگى‌ بشر و زنده‌ ماندن‌ اوست‌. اين‌ سخن‌ در عين‌ درستى‌، تمام‌ پاسخ‌ نيست‌، زيرا فلسفه‌خوردن‌ و آشاميدن‌ در نگاه‌ اولياى‌ دين‌، صِرف‌ تأمين‌ نيازهاى‌ جسمانى‌ نيست‌، بلكه‌ مسئله‌اى‌ مهم‌تر و برتر مطرح‌است‌. طبق‌ اين‌ ديدگاه‌، جسم‌، نقش‌ آلى‌ و ابزارى‌ براى‌ حقيقت‌ انسان‌، يعنى‌ روح‌ او دارد، از اين‌ رو براى‌ اين‌كه‌ روح‌بتواند مسير كمال‌يابى‌ خود را طى‌ كند بايد نيازهاى‌ جسم‌ به‌ عنوان‌ مركب‌ و ابزار روح‌، تأمين‌ شود. بر اساس‌ ديدگاه‌اول‌، انسان‌ و حيوان‌ مشترك‌ و هم‌سان‌ مى‌شوند، اما در اين‌ نگاه‌، انسان‌ در تأمين‌ نيازهاى‌ جسم‌ در پى‌ تأمين‌ هدفى‌ بس‌والاست‌. در برخى‌ روايات‌ به‌ نقش‌ ابزارى‌ خوردن‌ در راستاى‌ عبادت‌ و انجام‌ فرائض‌ و تكاليف‌ اشاره‌ شده‌ است‌. درروايتى‌، از پيامبر اكرم‌…‌ چنين‌ نقل‌ شده‌ است‌ كه‌ به‌ خداوند عرضه‌ داشت‌:


در نان‌ به‌ ما بركت‌ عطا كن‌، و بين‌ ما و نان‌ جدايى‌ ميفكن‌، چرا كه‌ اگر نان‌ نباشد قادر به‌ اداى‌ نماز و گرفتن‌ روزه‌ و انجام‌ فرايض‌پروردگارمان‌ نخواهيم‌ بود.2


و در روايت‌ امام‌ صادق‌(عليه السلام)‌ نيز آمده‌ است‌:


بنيان‌ جسم‌ بر نان‌ نهاده‌ شده‌ است‌.3


بنا بر روايتى‌ ديگر، هنگامى‌ كه‌ مردى‌ از ابوذر درباره‌ برترين‌ اعمال‌ پس‌ از ايمان‌ پرسش‌ كرد وى‌ پاسخ‌ داد: «نماز وخوردن‌ نان‌!» و هنگامى‌ كه‌ آن‌ مرد با شگفتى‌ به‌ ابوذر نگريست‌، وى‌ ادامه‌ داد: «اگر نان‌ نباشد خداوند عبادت‌ نمى‌شود».و مراد ابوذر اين‌ بود كه‌ انسان‌ براى‌ كسب‌ توانايى‌ انجام‌ عبادت‌ بايد از نان‌ بهره‌ ببرد.4


با توجه‌ به‌ اين‌ گونه‌ روايات‌، هدف‌ انسان‌ مؤمن‌ از خوردن‌ غذا، آماده‌سازى‌ جسم‌ براى‌ انجام‌ تكاليف‌ عبادى‌ وفرايض‌ دينى‌ است‌، و ـ چنان‌ كه‌ گذشت‌ ـ اين‌ نوع‌ نگاه‌ به‌ خوردن‌، به‌ مراتب‌ والاتر از نگاه‌ طبيعى‌ به‌ آن‌ است‌.


2. چه‌ نوع‌؟


پرسش‌ ديگر درباره‌ سيره‌ نبوى‌…‌ در خوردن‌ و آشاميدن‌، مربوط‌ به‌ نوع‌ غذاى‌ آن‌ حضرت‌ است‌. بنابرروايات‌ سيره‌ مى‌توان‌ ويژگى‌هايى‌ را در مورد غذاى‌ پيامبر اكرم‌…‌ استنباط‌ كرد كه‌ عبارت‌اند از:


حلال‌ بودن‌


از مهم‌ترين‌ اين‌ ويژگى‌ها حلال‌ بودن‌ غذاست‌. طبيعى‌ است‌ پيامبر اكرم‌…‌ با توجه‌ به‌ جايگاه‌هدايتى‌اش‌ در ميان‌ انسان‌ها، بارزترين‌ مصداق‌ براى‌ رعايت‌ اين‌ اصل‌ است‌. در برخى‌ روايات‌ آمده‌ است‌ كه‌ آن‌حضرت‌ آن‌چه‌ را خداوند برايش‌ حلال‌ كرده‌ بود به‌ همراه‌ خانواده‌ و خدمتكار تناول‌ مى‌كرد.5


تنوع‌


ويژگى‌ ديگر در غذاهاى‌ پيامبر اكرم‌…‌ آن‌ بود كه‌ اصرار بر نوع‌ خاص‌ و برجسته‌اى‌ از غذاها نداشت‌ وغذايى‌، هم‌چون‌ غذاى‌ متعارف‌ همه‌ مردم‌ را مصرف‌ مى‌كرد، و در اين‌ ميان‌، به‌ ساده‌ترين‌ نوع‌ آن‌ قناعت‌ مى‌كرد و بر آن‌شاكر بود. بنا به‌ نقل‌ طبرسى‌، آن‌ حضرت‌ گونه‌هاى‌ مختلف‌ از غذاها را مصرف‌ مى‌كرد.6معناى‌ اين‌ سخن‌مى‌تواند آن‌ باشد كه‌ حضرت‌ اصرار بر نوع‌ خاصى‌ از غذاها نداشت‌ و در اين‌ زمينه‌، تكلف‌ نمى‌ورزيد و در صورت‌دست‌رسى‌ به‌ غذاهاى‌ نافع‌، براى‌ تأمين‌ نياز جسم‌ از آن‌ها بهره‌ مى‌برد.


سادگى‌


در بيشتر موارد، آن‌ حضرت‌ نان‌ جو، با آرد سبوس‌دار، و در حدّ عدم‌ سيرى‌ مصرف‌ مى‌كرد. در برخى‌ روايات‌، از نان‌جو به‌ عنوان‌ غذاى‌ انبيا ياد شده‌ است‌. به‌ عنوان‌ نمونه‌ در روايتى‌، به‌ نقل‌ از امام‌ رضا(عليه السلام)‌ چنين‌ مى‌خوانيم‌:


هيچ‌ پيامبرى‌ نبوده‌ جز آن‌ كه‌ مردم‌ را به‌ خوردن‌ [نان‌] جو فرا خوانده‌ و براى‌ آن‌، بركت‌ طلبيده‌ است‌. و [اين‌ غذا] در هيچ‌شكمى‌ داخل‌ نشده‌ جز آن‌ كه‌ بيمارى‌ را از ميان‌ برداشته‌ است‌. و اين‌، غذاى‌ پيامبران‌ است‌ و طعام‌ نيكان‌. و خداوند ابا كرده‌ ازاين‌كه‌ غذاى‌ انبيا را چيزى‌ غير از جو قرار دهد.7


از ديگر روايات‌ مربوط‌ به‌ سادگى‌ غذاى‌ پيامبر…‌، روايت‌ قتاده‌ است‌. وى‌ گويد: ما گاه‌ نزد انس‌ بن‌مالك‌ مى‌رفتيم‌ و مى‌ديديم‌ كه‌ خدمتكار او مشغول‌ پختن‌ نان‌ بود. روزى‌ انس‌ در همين‌ حال‌، رو به‌ ما كرده‌، گفت‌: [از اين‌نان‌ها] بخوريد، اما نسبت‌ به‌ پيامبر، من‌ سراغ‌ ندارم‌ كه‌ حضرت‌ نان‌ با آرد الك‌ كرده‌ و بدون‌ سبوس‌، و گوشت‌ گوسفندكباب‌ شده‌ مصرف‌ كرده‌ باشد.8


خورش‌ِ غذاى‌ پيامبر…‌ نيز معمولاً بسيار ساده‌ بود. بنا به‌ نقل‌ كلينى‌ از امام‌ صادق‌(عليه السلام)‌، روزى‌پيامبر اكرم‌…‌ به‌ حجره‌ ام‌سلمه‌ وارد شد. ام‌سلمه‌ قطعه‌ نانى‌ نزد حضرت‌ آورد. پيامبر فرمودند: آياخورش‌ نيز دارى‌؟ گفت‌: خير يا رسول‌ الله، جز سركه‌ ندارم‌. فرمود: سركه‌ خوب‌ خورشى‌ است‌، و خانه‌اى‌ كه‌ سركه‌ درآن‌ هست‌ بى‌چيز نيست‌.9


مضرّ نبودن‌


ويژگى‌ مهم‌ ديگر در غذاهاى‌ مورد استفاده‌ پيامبر اكرم‌…‌، مضرّ نبودن‌ است‌. از نظر آن‌ حضرت‌،گذشته‌ از مفيد و نافع‌ بودن‌، يك‌ غذا ـ كه‌ در ادامه‌، به‌ آن‌ خواهيم‌ پرداخت‌ ـ مى‌بايست‌ فاقد آثار منفى‌ بر بدن‌ باشد. به‌عنوان‌ مثال‌، بنا به‌ نقل‌ كلينى‌ از امام‌ صادق‌(عليه السلام)‌، و آن‌ حضرت‌ از اميرالمؤمنين‌(عليه السلام)‌، هنگامى‌ كه‌ براى‌ پيامبراكرم‌…‌ غذاى‌ داغى‌ آوردند، فرمود:


آن‌ را بگذاريد تا سرد شود، خداوند آتش‌ را غذاى‌ ما قرار نداده‌ و بركت‌ در غذاى‌ غير داغ‌ است‌.10


بنا بر بعضى‌ روايات‌، آن‌ حضرت‌ از خوردن‌ برخى‌ غذاها يا گياهان‌ كه‌ بوى‌ آن‌ها در دهان‌ مى‌ماند نيز اجتناب‌ مى‌كرد.البته‌ اين‌ پرهيز، ناشى‌ از آثار خانوادگى‌ يا اجتماعى‌ بقاى‌ بوى‌ اين‌ غذاها در دهان‌ بود و نه‌ به‌ سبب‌ ضرر آن‌ براى‌ بدن‌.بنا به‌ نقل‌ طبرسى‌، پيامبر اكرم‌…‌ سير، پياز، تره‌ و عسلى‌ كه‌ مغافير11 در آن‌ بود تناول‌نمى‌كرد، زيرا بوى‌ آن‌ها در دهان‌ مى‌ماند.12


سودمندى‌


ويژگى‌ ديگر غذاهاى‌ مورد استفاده‌ پيامبر اكرم‌…‌، ميزان‌ نافع‌ بودن‌ غذا براى‌ بدن‌ بود. بنا بر روايتى‌ كه‌پيش‌ از اين‌ گذشت‌، حضرت‌ سادگى‌ را در مجموع‌ زندگى‌ و از جمله‌ تغذيه‌، رعايت‌ مى‌كرد، اما اين‌، منافات‌ با توجه‌ به‌سودمندى‌ غذاها ندارد و در مواردى‌ كه‌ گشايش‌ اقتصادى‌ براى‌ مسلمانان‌ و خود حضرت‌ پديد مى‌آمد با تنوع‌بخشى‌به‌ غذاى‌ خود و خانواده‌، از غذاهاى‌ سودمند بهره‌ مى‌برد. در برخى‌ روايات‌، ضمن‌ اشاره‌ به‌ اين‌ موارد، از زبان‌پيامبر…‌ و ديگر معصومان(عليهم السلام) فوايدى‌ براى‌ برخى‌ غذاها بيان‌ شده‌ است‌. مجموع‌ اين‌روايات‌، حكايت‌ از آن‌ دارند كه‌ پيامبر اكرم‌ …‌ به‌ علت‌ اتصال‌ به‌ منبع‌ علم‌ الهى‌ و آگاهى‌ از خواص‌غذاها، نافع‌ترين‌ آن‌ها را براى‌ بدن‌ ـ در صورت‌ دست‌رسى‌ به‌ آن‌ها ـ بر مى‌گزيده‌، ضمن‌ آن‌كه‌ در ميزان‌ مصرف‌ نيزاصول‌ سلامت‌ را رعايت‌ مى‌كرد.


در روايتى‌ كه‌ پيش‌ از اين‌ از امام‌ رضا(عليه السلام)‌ نقل‌ كرديم‌، به‌ خاصيت‌ درمانى‌ نان‌ جو اشاره‌ شد.13 به‌ جزآن‌، در برخى‌ روايات‌، امام‌ صادق‌(عليه السلام)‌ شير، سركه‌، روغن‌ و سويق‌ (نوعى‌ حليم‌ از گندم‌ يا جو، و شكر و خرما) راغذاى‌ پيامبران‌، و گوشت‌ و شير را، شورباى‌ (آبگوشت‌) آنان‌ معرفى‌ كرده‌ است‌.14


هم‌چنين‌ گفته‌ شده‌ است‌ كه‌ محبوب‌ترين‌ غذاها نزد پيامبر اكرم‌…‌ گوشت‌ بود و مى‌فرمود:«گوشت‌ موجب‌ افزونى‌ قوه‌ شنوايى‌ و بينايى‌ مى‌شود». و در كلامى‌ ديگر فرمود:


گوشت‌، سرآمد غذاها در دنيا و آخرت‌ است‌ و اگر از خدايم‌ مى‌خواستم‌ كه‌ هر روز مرا با آن‌ اطعام‌ كند چنين‌مى‌كرد.15


آن‌ حضرت‌ گوشت‌ را گاه‌ به‌ صورت‌ پخته‌ [با آب‌] و گاه‌ به‌ صورت‌ كباب‌، همراه‌ نان‌ مصرف‌ مى‌كرد.16


بنا به‌ نقل‌ طبرسى‌، پيامبر اكرم‌ …‌ تگرگ‌ را جمع‌ كرده‌ و تناول‌ مى‌كرد و مى‌فرمود: اين‌ موجب‌نابودى‌ عوامل‌ فساد دندان‌ها مى‌شود.17


نيز از امام‌ صادق‌(عليه السلام)‌ نقل‌ شده‌ است‌ كه‌ پيامبر اكرم‌…‌ در صورت‌ دست‌رسى‌ به‌ شيرينى‌جات‌با آن‌ افطار مى‌كرد، و اگر بدان‌ دست‌رسى‌ نداشت‌ با آب‌ گرم‌ افطار مى‌كرد و مى‌فرمود:


اين‌ باعث‌ پاكسازى‌ كبد و معده‌، و موجب‌ خوشبو شدن‌ بوى‌ دهان‌، و سبب‌ تقويت‌ دندان‌ها و چشم‌، و عامل‌ تيزى‌ بينايى‌مى‌شود؛ و گناهان‌ را مى‌شويد و عروق‌ تحريك‌ شده‌ را ساكن‌، و تلخى‌ غالب‌ را از بين‌ مى‌برد و بلغم‌ را قطع‌ مى‌كند و حرارت‌ را ازمعده‌ فرو نشانده‌ و سردرد را زايل‌ مى‌كند.18


گفتنى‌ است‌، تأثير افطار با آب‌ ولرم‌ در شسته‌ شدن‌ گناهان‌ مى‌تواند به‌ لحاظ‌ فضيلتى‌ باشد كه‌ شخص‌ روزه‌دار در اثرگرسنگى‌ و سپس‌ افطار با نوشيدنى‌ ساده‌اى‌ چون‌ آب‌ به‌ دست‌ مى‌آورد.


پيامبر اكرم‌…‌ عسل‌ را بسيار دوست‌ داشت‌ و خوردن‌ آن‌ را همراه‌ با قرائت‌ آياتى‌ از قرآن‌ و جويدن‌كُندر موجب‌ زوال‌ بلغم‌ مى‌دانست‌.19


پيامبر اكرم‌…‌ مطلوبيت‌ بعضى‌ غذاها را گاه‌ با تعبير «طيّب‌» تأييد مى‌كرد. به‌ عنوان‌ مثال‌، هنگامى‌كه‌ يكى‌ از اصحاب‌ حضرت‌ فالوده‌اى‌ به‌ ايشان‌ هديه‌ كرد و حضرت‌ قدرى‌ تناول‌ كردند، پرسيدند: «اى‌ ابا عبدالله، اين‌را از چه‌ چيزى‌ فراهم‌ كرده‌اى‌؟» عرض‌ كرد: پدر و مادرم‌ فدايت‌، روغن‌ و عسل‌ را در ظرفى‌ سنگى‌ ريخته‌، با آتش‌ تفت‌مى‌دهيم‌ و سپس‌ مغز گندم‌ را آسياب‌ كرده‌ و با آن‌ مخلوط‌ مى‌كنيم‌ تا به‌ خوبى‌ با هم‌ عجين‌ شوند و چنين‌ چيزى‌ فراهم‌آيد. حضرت‌ فرمود: «اين‌ غذايى‌ نيكو و گواراست‌».20


3. چند نوع‌؟


روح‌ ساده‌زيستى‌ در پيامبر اكرم‌…‌ مانع‌ از آن‌ بود كه‌ بر سر سفره‌ غذاى‌ آن‌ حضرت‌ بيش‌ از يك‌ نوع‌غذا يافت‌ شود. علت‌ اين‌ امر در روايت‌ صحيحة‌ كلينى‌ از امام‌ صادق‌(عليه السلام)‌ بيان‌ شده‌ است‌. بنا بر اين‌ نقل‌، پيامبراكرم‌…‌ در شام‌گاه‌ پنجشنبه‌اى‌ كه‌ در مسجد قبا حضور داشت‌، براى‌ افطار، نوشيدنى‌ طلب‌ كرد و اوس‌بن‌ خولى‌ انصارى‌ كاسة‌ بزرگى‌ حاوى‌ شير مخلوط‌ با عسل‌ آورد. حضرت‌ چون‌ آن‌ را به‌ لب‌هاى‌ مبارك‌ رسانيد ناگاه‌ آن‌را كنار نهاد و فرمود:


اين‌، دو نوع‌ نوشيدنى‌ است‌ كه‌ به‌ يكى‌ از آن‌ها نيز مى‌توان‌ بسنده‌ كرد. من‌ آن‌ دو را با هم‌ نمى‌نوشم‌، اما تحريم‌ نيز نمى‌كنم‌،لكن‌ من‌ براى‌ تواضع‌ در برابر خداوند چنين‌ مى‌كنم‌، و هر كس‌ براى‌ خدا تواضع‌ كند خداوند او را بلند مرتبه‌ سازد، و هر كس‌تكبّر ورزد خداوند او را فرود آورد. و هر آن‌ كس‌ كه‌ در معيشت‌، راه‌ ميانه‌ برگزيند خداوند روزى‌اش‌ دهد، و هر آن‌ كه‌ اهل‌ تبذيرباشد خداوند او را محروم‌ سازد، و هر آن‌ كه‌ فراوان‌ ياد مرگ‌ كند خداوند دوستش‌ دارد.21


اين‌ روايت‌ چندين‌ پيام‌ دارد:


. قناعت‌ پيامبر اكرم‌…‌ بر يك‌ نوع‌ از نوشيدنى‌ و غذا؛


. اين‌ قناعت‌، بُعد استحباب‌ و ترجيح‌ داشته‌ و ترك‌ آن‌ حرام‌ نيست‌؛ و اين‌ در حقيقت‌، ناشى‌ از شريعت‌ سهله‌اى‌است‌ كه‌ پيامبر…‌ خود را مروّج‌ و آورنده‌ آن‌ معرفى‌ كرد.22 و از اين‌ رو فرمود: من‌ اين‌ دونوشيدنى‌ را با هم‌ نمى‌نوشم‌، اما تحريم‌ نيز نمى‌كنم‌؛


. زهد مثبت‌ در سيره‌ معصومان(عليهم السلام) و اولياى‌ صالح‌ خداوند عبارت‌ از همين‌ است‌ كه‌ با وجود دست‌رسى‌ به‌مواهب‌ دنيوى‌ جز در حد ضرورت‌، از آن‌ها چشم‌پوشى‌ مى‌كردند؛


. پيامبر اكرم‌…‌ سرّ اين‌ اقدام‌ خويش‌ را تواضع‌ در برابر خدا معرفى‌ مى‌كند، و اين‌، جلوه‌اى‌ ديگر ازصفت‌ تواضع‌ است‌ كه‌ عبارت‌ از تواضع‌ در برابر خداست‌. افراد متكبّر و دنيازده‌ با گردن‌ كشى‌ و روحية‌ طلب‌ كارانه‌ دربرابر خداوند ظاهر شده‌ و نعمت‌هاى‌ الهى‌ را بى‌توجه‌ به‌ مُنْعِم‌ مصرف‌ مى‌كنند، در حالى‌ كه‌ بندگان‌ حقيقى‌ خداوند بااظهار كوچكى‌ و تواضع‌ در برابر خداوند، خود را مستحق‌ كوچك‌ترين‌ نعمت‌ها نيز نديده‌ و نسبت‌ به‌ توان‌ برشكرگزارى‌ براى‌ كمترين‌ نعمت‌ نيز اظهار عجز مى‌كنند و درصدد افزون‌ خواهي‌ِ همراه‌ با ناسپاسى‌ نيستند؛


. توصيه‌ كلى‌ پيامبر اكرم‌…‌ در اين‌ حديث‌، به‌ اعتدال‌ و ميانه‌روى‌ در زندگى‌، و ترك‌ تبذير است‌؛


. و نهايتاً در راستاى‌ اصول‌ و سيره‌ و شيوه‌ تربيتى‌ پيامبر اكرم‌…‌، مسئله‌ ياد مرگ‌ مطرح‌ مى‌شود كه‌بهترين‌ وسيله‌ حفظ‌ انسان‌ها از كژى‌ است‌.


4. به‌ چـه‌ ميزان‌؟


اولياى‌ دين‌ و نيز حكيمان‌، همواره‌ به‌ كم‌خورى‌ و پرهيز از پرخورى‌ سفارش‌ اكيد داشته‌اند. اين‌ مسئله‌ امروزه‌ نيز موردتأكيد پژوهشگران‌ علوم‌ پزشكى‌ است‌ و به‌ عنوان‌ راز سلامت‌ و پيش‌گيرى‌ از بيمارى‌ها مطرح‌ است‌. در روايت‌ كلينى‌ ازامام‌ باقر(عليه السلام)‌ آمده‌ است‌:


چيزى‌ نزد خداوند، مبغوض‌تر و ناپسندتر از شكم‌ پر نيست‌.23


در روايتى‌ ديگر از آن‌ حضرت‌ آمده‌ است‌:


آن‌ گاه‌ كه‌ شكم‌ پر شود، ره‌ طغيان‌ در پيش‌ گيرد.24


و به‌ گفته‌ برخى‌ حكما:


زياد نخوريد تا زياد بنوشيد تا زياد بخوابيد تا زياد حسرت‌ بخوريد.25


در روايات‌ نبوى‌…‌ نيز بر اين‌ امر تأكيد شده‌ است‌. آن‌ حضرت‌، پرخورى‌ را موجب‌ فساد بدن‌، بروزبيمارى‌، كسالت‌ در عبادت‌، قساوت‌ و مردن‌ قلب‌، دورى‌ از خدا، مبغوض‌ خداوند واقع‌ شدن‌، ضرر زدن‌ به‌ دين‌ فرد واز ويژگى‌هاى‌ افراد كافر و منافق‌ معرفى‌ فرموده‌ است‌.26 در بعضى‌ روايات‌، آن‌ حضرت‌ ميزان‌ مناسب‌ براى‌خوردن‌ را چنين‌ تعيين‌ كرده‌ است‌:


فرزند آدم‌! هيچ‌ ظرفى‌ بدتر از شكم‌ را پر نكرده‌، براى‌ او تنها چند لقمه‌ كه‌ سبب‌ قوام‌ وجودش‌ شود كافى‌ است‌. و اگر ناچار ازغذا خوردن‌ شد، پس‌ ثلث‌ [معده‌] براى‌ غذايش‌، و ثلث‌ آن‌ براى‌ نوشيدنى‌اش‌، و ثلث‌ ديگر را براى‌ نفس‌ بگذارد.27


در اين‌ زمينه‌، از بعضى‌ همسران‌ پيامبر اكرم‌…‌ نقل‌ شده‌ است‌ كه‌: «هيچ‌گاه‌ شكم‌ پيامبرصلى‌ الله عليه‌ و آله‌و سلم‌ از غذا پر نشد».28


5. چه‌ هنگام‌؟


پرسش‌ ديگر دربارة‌ سيره‌ نبوى‌…‌ در تغذيه‌، اين‌ است‌ كه‌ آن‌ حضرت‌ در چه‌ اوقاتى‌ غذا صرف‌مى‌كرده‌ است‌؟ از برخى‌ روايات‌ مى‌توان‌ اصلى‌ كلى‌ در اين‌ باره‌ استنباط‌ كرد و آن‌ اين‌كه‌ آن‌ حضرت‌ جز به‌ وقت‌گرسنگى‌ و احساس‌ نياز بدن‌، اقدام‌ به‌ صرف‌ غذا نمى‌كرده‌ است‌.29 در روايتى‌ از آن‌ حضرت‌ نقل‌ شده‌ است‌كه‌ فرمود:


بخور در حالى‌ كه‌ اشتها به‌ خوردن‌ دارى‌، و دست‌ بكش‌ در حالى‌ كه‌ هنوز اشتها به‌ خوردن‌ دارى‌.30


و بنا به‌ نقل‌ انس‌ بن‌ مالك‌:


هيچ‌ گاه‌ در روز يا شب‌، آن‌ حضرت‌ گوشت‌ يا نان‌ مصرف‌ نكرد مگر هنگامى‌ كه‌ بدن‌ نياز به‌ آن‌ داشت‌.31


بر اين‌ اساس‌، نقل‌ شده‌ است‌ كه‌ پيامبر اكرم‌…‌ شخصاً با مردم‌ مواسات‌ و همراهى‌ مى‌كرد، به‌ گونه‌اى‌كه‌ ازار (لنگ‌) خود را با پوست‌ وصله‌ مى‌كرد و هيچ‌ گاه‌، هم‌ صبحانه‌ (يانهار) و هم‌ شام‌ نخورد تا اين‌كه‌ از دنيا رحلت‌فرمود.32


بنا بر بعضى‌ روايات‌، معصومان(عليهم السلام) دو وعده‌ غذايى‌ را در طول‌ شبانه‌ روز سفارش‌ مى‌كردند و از صرف‌ غذابين‌ آن‌ دو وعده‌، نهى‌ مى‌كردند.33 و از برخى‌ روايات‌، بر مى‌آيد كه‌ معصومان(عليهم السلام) تأكيد بر آن‌ داشتند كه‌افراد، شب‌ هنگام‌ چيزى‌ خورده‌ و بخوابند، ولو بسيار اندك‌ باشد. امام‌ صادق‌(عليه السلام)‌ در اين‌ زمينه‌ فرموده‌ است‌:


خوردن‌ شام‌ را ترك‌ نكن‌، حتى‌ اگر سه‌ لقمه‌ به‌ همراه‌ نمك‌ باشد. و كسى‌ كه‌ شام‌ خوردن‌ را [به‌ كلى‌] ترك‌ گويد رگى‌ در بدنش‌مى‌ميرد كه‌ هرگز احيا نخواهد شد.34


پيامبر اكرم‌…‌ نيز مى‌فرمود:


شام‌ بخوريد هر چند يك‌ مشت‌ خرماى‌ غيرمرغوب‌ باشد، چرا كه‌ ترك‌ شام‌ خوردن‌ موجب‌ پيرى‌ است‌.35


6. تنها يا با ديگران‌؟


بخش‌ ديگرى‌ از روايات‌ سيره‌ نبوى‌…‌ در باب‌ خوردن‌ و آشاميدن‌، از آن‌ حكايت‌ دارد كه‌ پيامبراكرم‌…‌ در حدّ امكان‌، به‌ تنهايى‌ غذا نمى‌خورد و مى‌فرمود: آيا شما را از بدترينتان‌ خبر دهم‌؟ كسى‌ كه‌به‌ تنهايى‌ بخورد و برده‌اش‌ را بزند و ميهمانش‌ را ردّ كند.36 آن‌ حضرت‌، غذا خوردن‌ جمعى‌، حلال‌ بودن‌ غذا،و گفتن‌ بسم‌ الله در ابتدا و حمد خدا در پايان‌ را از اسباب‌ كمال‌ در غذا خوردن‌ معرفى‌ مى‌فرمود.37 و نيزمى‌فرمود:


بهترين‌ غذاها نزد خداوند آن‌ است‌ كه‌ دستان‌ زيادى‌ آن‌ را بخورند.38


و بنا به‌ نقل‌ امام‌ صادق‌(عليه السلام)‌ از اميرالمؤمنين‌(عليه السلام)‌، پيامبر اكرم‌…‌ مى‌فرمود:


جماعت‌، موجب‌ بركت‌ است‌ و غذاى‌ يك‌ نفر، دو نفر را، و غذاى‌ دو نفر، چهار نفر را كفايت‌ مى‌كند.39


گفتنى‌ است‌ كه‌ هر چند زيادتر شدن‌ افراد ممكن‌ است‌ سهم‌ هر فرد از غذا را كاهش‌ دهد، اما مراد پيامبر اكرم‌صلى‌ الله عليه‌و آله‌ و سلم‌ مى‌تواند آن‌ باشد كه‌ حتى‌ با وجود عدم‌ سيرى‌، نياز بدن‌ همراه‌ با كم‌ خورى‌ كه‌ مطلوب‌ است‌، تأمين‌ مى‌شودو اين‌ مى‌تواند در نتيجه‌ ايثار افراد در اختصاص‌ سهم‌ خود به‌ ديگران‌ باشد.40 امروزه‌ نيز ثابت‌ شده‌ است‌ كه‌صرف‌ غذا باديگران‌، همراه‌ با نشاط‌ و گوارايى‌ مى‌شود و اين‌ امر، در جذب‌ نيكوى‌ غذا و تعادل‌ گوارش‌ نقش‌ مهمى‌دارد.


بنا به‌ نقل‌ طبرسى‌، پيامبر اكرم‌…‌ آن‌چه‌ را خوردنش‌ بر وى‌ حلال‌ بود، همراه‌ اهل‌ و خادم‌ يا همراه‌كسانى‌ كه‌ حضرت‌ را دعوت‌ به‌ غذا خوردن‌ مى‌كردند، روى‌ زمين‌ يا آن‌چه‌ دعوت‌ كنندگان‌ بر آن‌ غذا مى‌خوردند، و ازآن‌چه‌ آنان‌ مى‌خوردند تناول‌ مى‌فرمود، مگر آن‌ كه‌ ميهمانى‌ بر حضرت‌ وارد مى‌شد كه‌ در اين‌ صورت‌، به‌ همراه‌ ميهمان‌غذا مى‌خورد.41 بنابه‌ نقل‌ ديگر طبرسى‌، هنگامى‌ كه‌ كسى‌ به‌ پيامبراكرم‌…‌ عرض‌ كرد: ماغذا مى‌خوريم‌، اما سير نمى‌شويم‌! حضرت‌ فرمود:


شايد به‌ صورت‌ متفرق‌ غذا مى‌خوريد؛ در حال‌ غذا با هم‌ جمع‌ شويد و نام‌ خداى‌ بر زبان‌ آريد تا موجب‌ بركت‌ براى‌ شماشود.42


آن‌ حضرت‌، گاه‌ غذا را در ميان‌ مساكين‌ و نيازمندان‌ و همراه‌ آنان‌ ميل‌ مى‌كرد و از بركت‌ حضور حضرت‌، آنان‌ نيز سيرمى‌شدند، بنا به‌ نقل‌ حميرى‌ از امام‌ باقر(عليه السلام)‌، شبى‌ پيامبر اكرم‌…‌ همراه‌ مساكينى‌ كه‌ در مسجدمى‌خوابيدند در كنار منبر، روزه‌ خود را افطار كرد و از غذايى‌ كه‌ در ديگى‌ سنگى‌ نهاده‌ شده‌ بود ميل‌ فرمود، و به‌ بركت‌حضور حضرت‌، سى‌ نفر از آنان‌ از آن‌ غذا خورده‌ و سير شدند، سپس‌ آن‌ ظرف‌ نزد همسران‌ حضرت‌ باز گردانده‌ شد وهمه‌ آنان‌ نيز سير شدند.43 اين‌گونه‌ روايات‌ هرچند از يكى‌ از معجزات‌ آن‌ حضرت‌ حكايت‌ دارد، اما پيش‌ ازآن‌ ـ با توجه‌ به‌ آن‌چه‌ گذشت‌ ـ حاكى‌ از اهتمام‌ حضرت‌ بر ايثار و نيز توجه‌ به‌ غذا خوردن‌ در جمع‌ مى‌باشد.


7. چـگونه‌؟


درباره‌ اين‌كه‌ پيامبر اكرم‌…‌ چگونه‌ غذا مى‌خورد و چه‌ آدابى‌ را رعايت‌ مى‌كرد روايات‌ زيادى‌ دردست‌ است‌ و طبيعى‌ است‌ كه‌ سيره‌ نبوى‌…‌ در اين‌ زمينه‌ نزد مسلمانان‌ جذابيت‌ بسيارى‌ دارد، چراكه‌ آنان‌ مايلند در آداب‌ و شيوه‌ عمل‌، به‌ آن‌ حضرت‌ تأسّى‌ كنند.


ويژگى‌ها و آدابى‌ كه‌ براى‌ غذا خوردن‌ يا نوشيدن‌ حضرت‌ نقل‌ شده‌ بدين‌ قرار است‌:


7 ـ 1. شروع‌ با نام‌ خدا و دعا؛ و ختم‌ با حمد خدا


پيامبر اكرم‌ …‌ هم‌چون‌ ديگر كارها، خوردن‌ و آشاميدن‌ را نيز با جارى‌ كردن‌ نام‌ خدا بر زبان‌ آغازمى‌كردند.44 پيش‌ از اين‌، از آن‌ حضرت‌ نقل‌ شد كه‌ مى‌فرمودند: هنگامى‌ كه‌ غذا چهار ويژگى‌ بيابد كامل‌ شود:حلال‌ باشد، و دستانى‌ كه‌ از آن‌ مى‌خورند زياد باشند، و با بسم‌ الله آغاز شود، و با حمد ختم‌ شود.45


هنگامى‌ كه‌ مقابل‌ حضرت‌ غذا نهاده‌ مى‌شد مى‌فرمود:


بسم‌ الله، خدايا آن‌ را نعمتى‌ مورد سپاس‌ قرار ده‌ كه‌ به‌ واسطه‌اش‌ نعمت‌ بهشت‌ را دريابيم‌.


و يا مى‌فرمود:


بسم‌ الله، خدايا در آن‌چه‌ به‌ ما روزى‌ كرده‌اى‌ بركت‌ عطا كن‌ وآن‌ را استمرار بخش‌.46


نكتة‌ قابل‌ توجه‌ در اين‌ روايت‌ اين‌ است‌ كه‌ برخلاف‌ عادت‌ رايج‌، پيامبر اكرم‌…‌ پيش‌ از شروع‌ غذادست‌ به‌ دعا بر مى‌داشته‌ است‌ كه‌ قابل‌ حمل‌ بر پيش‌دستى‌ در شكر پيش‌ از تنعم‌ و در آستانه‌ آن‌ است‌.


آن‌ حضرت‌ به‌ وقت‌ نوشيدن‌ نيز نام‌ خدا و دعا را در ابتدا، و حمد خدا را در پايان‌ بر زبان‌ جارى‌ مى‌ساخت‌، و چون‌آب‌ را در سه‌ نفس‌ مى‌نوشيد، لذا سه‌ بسم‌ الله و سه‌ حمد اشت‌47 و هنگام‌ شروع‌ به‌ نوشيدن‌، چنين‌ دعامى‌كرد:


حمد خدايى‌ را كه‌ نازل‌ كننده‌ آب‌ از آسمان‌، و تبديل‌ كننده‌ امور است‌ به‌ هرگونه‌ كه‌ بخواهد. به‌ نام‌ خدا كه‌ بهترين‌نام‌هاست‌.48


در روايت‌ امام‌ صادق‌(عليه السلام)‌ از پدران‌ گرامى‌اش‌ از اميرالمؤمنين‌(عليه السلام)‌ نيز آمده‌ است‌:


بارها ديدم‌ پيامبر اكرم‌…‌ هنگام‌ نوشيدن‌، سه‌ بار نفس‌ مى‌كشيد، و با شروع‌ به‌ نوشيدن‌، بسم‌ الله، و درپايان‌ آن‌ حمد خدا مى‌گفت‌.49

 

بنا به‌ نقلى‌ ديگر، پيامبر اكرم‌…‌ هنگام‌ نوشيدن‌ شير مى‌فرمود:


خدايا، براى‌ ما در آن‌ بركت‌ ده‌ و بيشتر از اين‌ روزى‌ كن‌.


و هنگام‌ نوشيدن‌ آب‌ مى‌فرمود:


حمد خدايى‌ را كه‌ با رحمتش‌ ما را از آب‌ گوارا و زلال‌ سيراب‌ كرد و به‌ واسطه‌ گناهانمان‌، آب‌ شور و تلخ‌ بر ماننوشانيد.50


7 ـ 2. نوشيدن‌ در سه‌ جرعه‌


آن‌ سان‌ كه‌ گذشت‌، روش‌ و سيره‌ پيامبر اكرم‌…‌ در نوشيدن‌، چنين‌ بود كه‌ هر وعده‌ نوشيدن‌ را در سه‌جرعه‌ تقسيم‌ مى‌كرد، و در هر جرعه‌ نيز نام‌ و حمد الهى‌ را بر زبان‌ جارى‌ مى‌نمود. در روايات‌ معصومان(عليهم السلام)،تفاوت‌ انسان‌ و حيوانات‌ در نوع‌ نوشيدن‌، چنين‌ معرفى‌ شده‌ است‌ كه‌ انسان‌ هم‌چون‌ بهائم‌ به‌ يك‌ باره‌ آب‌ ننوشد. ازامام‌ باقر و امام‌ صادق‌‡‌ نقل‌ شده‌ است‌ كه‌ فرمودند: نوشيدن‌ در سه‌ نفس‌ بهتر از يك‌ نفس‌ است‌. و آن‌ دوبزرگوار اكراه‌ داشتند از اين‌كه‌ انسان‌، هم‌چون‌ شترِ بسيار تشنه‌ سر در آب‌ فرو بَرَد و سر بر ندارد تا سيراب‌شود.51 اما از ابن‌عباس‌ نقل‌ شده‌ است‌ كه‌ پيامبر اكرم‌…‌ هنگام‌ نوشيدن‌، دو بار نفس‌مى‌كشيد.52 نيز بنا به‌ نقلى‌ از طبرسى‌، آن‌ حضرت‌ گاه‌ با يك‌ نفس‌ مى‌نوشيد.53 البته‌ اين‌ دو روايت‌ رامى‌توان‌ بر مواردى‌ حمل‌ كرد كه‌ حضرت‌ آب‌ اندكى‌ مى‌نوشيده‌ و نوشيدن‌ با سه‌ نفس‌ لزومى‌ نداشته‌ است‌.


7 ـ 3. پرهيز از نوشيدن‌ از داخل‌ ظرف‌


از ديگر آداب‌ نوشيدن‌ كه‌ مورد تأكيد پيامبر اكرم‌…‌ بود، پرهيز از نوشيدن‌ از داخل‌ ظرف‌ است‌. آن‌حضرت‌ هنگامى‌ كه‌ مردى‌ را ديدند كه‌ دهان‌ در آب‌ كرده‌ و هم‌چون‌ حيوانات‌ از وسط‌ آب‌ مى‌نوشد به‌ وى‌ فرمودند:


آيا مثل‌ بهائم‌ سر در آب‌ كرده‌ و مى‌نوشى‌؟ اگر ظرف‌ ندارى‌ با دستانت‌ بنوش‌ كه‌ از پاكيزه‌ترين‌ ظروف‌ تو به‌ شمارمى‌روند.54


البته‌ روشن‌ است‌ كه‌ توصية‌ حضرت‌ به‌ نوشيدن‌ با دست‌، هنگام‌ پاكيزگى‌ دستان‌ است‌ كه‌ نكتة‌ بهداشتى‌ مهمى‌ است‌.


از ديگر شيوه‌هاى‌ پيامبر…‌ در نوشيدن‌، اين‌ بود كه‌ آب‌ را با حال‌ مكيدن‌ تناول‌ مى‌نمود ومى‌فرمود:


آب‌ را با مكيدن‌ بنوشيد و به‌ يك‌ باره‌ سر نكشيد كه‌ موجب‌ درد كبد مى‌شود.55


امروزه‌ نيز از نظر علمى‌ ثابت‌ شده‌ كه‌ نوشيدن‌ تدريجى‌ آب‌ در رفع‌ تشنگى‌ مؤثرتر است‌.


6-7. عدم‌ تنفس‌ در ظرف‌ آب‌


پيامبر اكرم‌…‌ هنگام‌ نوشيدن‌، براى‌ نفس‌ كشيدن‌، ظرف‌ آب‌ را از دهانش‌ دور مى‌كرد.56 واين‌ شيوه‌، به‌ خوبى‌ گوياى‌ رعايت‌ دستورات‌ بهداشتى‌ توسط‌ آن‌ حضرت‌، در شرايطى‌ است‌ كه‌ مردم‌ عرب‌ جاهلى‌ درشرايط‌ نامناسب‌ بهداشتى‌ مى‌زيستند و با اين‌ گونه‌ نكته‌هاى‌ ظريف‌ بهداشتى‌، كاملاً بيگانه‌ بودند.


7 ـ 5. خوردن‌ از غذاى‌ مقابل‌ و نزديك‌ خود


ويژگى‌ ديگر اخلاق‌ نبوى‌ در تغذيه‌، اين‌ بود كه‌ در صورت‌ حضور ديگران‌ بر سر غذا، آن‌ حضرت‌ به‌ غذاى‌ متقابل‌ خودبسنده‌ كرده‌ و دست‌ به‌ سمت‌ غذايى‌ كه‌ در مقابل‌ ديگران‌ بود، دراز نمى‌كرد.57 اين‌، نوعى‌ ادب‌ اجتماعى‌است‌ كه‌ از ظرافت‌ خاصى‌ برخوردار است‌، و گرچه‌ به‌ اخلاق‌ اجتماعى‌ حضرت‌ مربوط‌ است‌، اما به‌ لحاظ‌ ارتباط‌ آن‌ باسيره‌ حضرت‌ در تغذيه‌ در اين‌جا بدان‌ اشارت‌ رفت‌.


7 ـ 6. شروع‌ قبل‌ از ديگران‌ و ختم‌ بعد از ديگران‌


اين‌ ويژگى‌ ـ به‌ خصوص‌ ـ در آن‌جا كه‌ ديگران‌ ميهمان‌ حضرت‌ بودند، بيشتر نمود مى‌يافت‌.58 روشن‌ است‌ كه‌اين‌ اقدام‌ حضرت‌ نه‌ براى‌ پرخورى‌، بلكه‌ براى‌ رفع‌ حجب‌ و حيا در ميهمان‌، و آسودگى‌ وى‌ در خوردن‌ بود. اين‌ صفت‌نيز از ظرافت‌ خاص‌ اخلاقى‌ برخوردار است‌ و همواره‌ مى‌تواند مورد توجه‌ پيروان‌ آن‌ حضرت‌ باشد.


7 ـ 7. رعايت‌ ادب‌ در خوردن‌


به‌ عنوان‌ نمونه‌، در برخى‌ روايات‌، درباره‌ چگونگى‌ گوشت‌ خوردن‌ پيامبر…‌ آمده‌ است‌ كه‌ حضرت‌سر را به‌ سوى‌ غذا خم‌ نمى‌كرد، بلكه‌ گوشت‌ را به‌ دهان‌ نزديك‌ كرده‌ و با دندان‌ آن‌ را جدا مى‌كرد.59 اين‌مى‌تواند ناشى‌ از آن‌ باشد كه‌ حضرت‌، هم‌چون‌ برخى‌ افراد، حرص‌ بر خوردن‌ از خود نشان‌ نمى‌داد و تأنّى‌ و ادب‌ را درخوردن‌ رعايت‌ مى‌كرد.


7 ـ 8. خوردن‌ و آشاميدن‌ با دست‌ راست‌


در فرهنگ‌ دينى‌ ما دست‌ راست‌ به‌ عنوان‌ نماد و سمبل‌ يُمن‌ و بركت‌ مطرح‌ است‌. در قرآن‌ كريم‌ «اصحاب‌ الميمنه‌» يا«اصحاب‌ اليمين‌» به‌ فلاح‌ و رستگارى‌ معرفى‌ شده‌اند، و نيز آمده‌ است‌ كه‌ نامة‌ اعمال‌ نيكان‌ نيز به‌ دست‌ راست‌ ايشان‌داده‌ مى‌شود.60 پيامبر اكرم‌…‌ نيز كارها، از جمله‌ خوردن‌ و آشاميدن‌ را با دست‌ راست‌ انجام‌مى‌داد. طبرسى‌ ضمن‌ برشمارى‌ مكارم‌ اخلاق‌ حضرت‌ چنين‌ گفته‌ است‌:


... و دست‌ راست‌ حضرت‌ براى‌ خوردن‌ و نوشيدن‌ و گرفتن‌ و دادن‌ بود و جز به‌ دست‌ راست‌ نمى‌گرفت‌ و جز به‌ دست‌ راست‌ عطانمى‌كرد، و دست‌ چپ‌ حضرت‌ براى‌ كارهاى‌ ديگر بود. و آن‌ حضرت‌ تيمّن‌ (عمل‌ با دست‌ راست‌) را در تمام‌ كارهايش‌ دوست‌داشت‌؛ در لباس‌ پوشيدن‌، در كفش‌ پوشيدن‌، در حركت‌ كردن‌ و... .61


هم‌چنين‌ بنا بر روايت‌ امام‌ صادق‌(عليه السلام)‌ از پدران‌ گرامى‌اش‌، پيامبر اكرم‌…‌ از خوردن‌ و آشاميدن‌ بادست‌ چپ‌ نهى‌ كردند.62 روايات‌ ديگرى‌ نيز وجود دارد كه‌ حاكى‌ از تأكيد پيامبر اكرم‌…‌ دراين‌ زمينه‌ است‌.63


7 ـ 9. تواضع‌ در نشستن‌ براى‌ غذا


رواياتى‌ حاكى‌ از آن‌ است‌ كه‌ پيامبراكرم‌…‌ به‌ وقت‌ خوردن‌، به‌ حال‌ تواضع‌ و هم‌چون‌ برده‌ و بدون‌تكيه‌ و بى‌شباهت‌ به‌ وضع‌ نشستن‌ ملوك‌ و پادشاهان‌ مى‌نشستند. از امام‌ صادق‌(عليه السلام)‌ در اين‌ باره‌ چنين‌ نقل‌ شده‌است‌:


پيامبراكرم‌…‌ از آن‌ گاه‌ كه‌ به‌ نبوت‌ مبعوث‌ شد تا وقت‌ مرگ‌، هيچ‌ گاه‌ در حال‌ تكيه‌ كردن‌ غذا نخورد، و اين‌به‌ سبب‌ تواضع‌ در برابر خداوند بود... .64

 

در روايت‌ محمد بن‌ مسلم‌ از امام‌ باقر(عليه السلام)‌ نيز آن‌ حضرت‌ ضمن‌ تأكيد بر اين‌كه‌ پيامبر…‌ هيچ‌ گاه‌با حال‌ تكيه‌ كردن‌ غذا نخورد، اين‌ گونه‌ حالات‌ را نتيجه‌ تواضع‌ خاص‌ پيامبر…‌ در برابر خداونددانسته‌اند.65


در روايتى‌ ديگر، بشير دهّان‌ از امام‌ صادق‌(عليه السلام)‌ پرسيد: آيا رسول‌ الله…‌ با حال‌ تكيه‌ بر چپ‌ ياراست‌ غذا مى‌خورد؟ آن‌ حضرت‌ در پاسخ‌ فرمود:


رسول‌ الله…‌ هيچ‌ گاه‌ چنين‌ نبود كه‌ در حال‌ تكيه‌ كردن‌ بر سمت‌ راست‌ يا چپ‌ خويش‌ غذا بخورد، بلكه‌ اوهم‌چون‌ عبد مى‌نشست‌، و اين‌ به‌ سبب‌ تواضع‌ در برابر خدا بود.66

 

نيز امام‌ صادق‌(عليه السلام)‌ به‌ معلى‌ بن‌ خنيس‌ فرمود:


 

پيامبر…‌ از وقتى‌ كه‌ به‌ پيامبرى‌ مبعوث‌ شد با حال‌ تكيه‌ كردن‌ غذا نخورد، و آن‌ حضرت‌ اكراه‌ داشت‌ كه‌شبيه‌ پادشاهان‌ و ملوك‌ رفتار كند.67

 

اين‌كه‌ مراد از نخوردن‌ در حال‌ تكيه‌ كردن‌ چيست‌، آن‌چه‌ ابتدا از واژة‌ «متكى‌ء» به‌ ذهن‌ مى‌رسد، تكيه‌ به‌ پشت‌ يا چپ‌ وراست‌ در حال‌ خوردن‌ است‌ و دليل‌ پرهيز از اين‌ گونه‌ خوردن‌ نيز ـ چنان‌ كه‌ از روايات‌ ياد شده‌ بر مى‌آيد ـ پرهيز از تشبّه‌به‌ ملوك‌، و اظهار تواضع‌ در برابر حق‌ است‌.

 

نوع‌ نشستن‌ متواضعانه‌ پيامبر اكرم‌…‌ بر سر سفرة‌ غذا، در روايتى‌ از خود آن‌ حضرت‌ و ديگرمعصومان(عليهم السلام) به‌ نشستن‌ عبد تشبيه‌ شده‌ است‌؛ يعنى‌ همان‌ گونه‌ كه‌ بندگان‌ نه‌ با حال‌ تبختر و غرور، بلكه‌ با حال‌تذلل‌ و خشوع‌ بر سر سفرة‌ غذا حاضر مى‌شوند، پيامبر…‌ نيز چنين‌ بود. خود آن‌ بزرگوار در اين‌ باره‌مى‌فرمود:

 

من‌، بنده‌اى‌ هستم‌ كه‌ هم‌چون‌ بندگان‌ مى‌خورم‌، و چون‌ آنان‌ مى‌نشينم‌.68

 

امام‌ باقر(عليه السلام)‌ نيز در اين‌ باره‌ فرمود:

 

پيامبر اكرم‌…‌ هم‌چون‌ بندگان‌ مى‌خورد و چون‌ آنان‌ مى‌نشست‌ و روى‌ زمين‌ غذا مى‌خورد ومى‌خوابيد.69

 

نيز از امام‌ باقر(عليه السلام)‌ از پيامبر اكرم‌…‌ چنين‌ نقل‌ شده‌ است‌:

 

پنج‌ چيز است‌ كه‌ تا هنگام‌ مرگ‌ آن‌ها را ترك‌ نخواهم‌ كرد: خوردن‌ روى‌ زمين‌ همراه‌ بردگان‌، سوارى‌ بر چهارپاى‌ بى‌پالان‌،دوشيدن‌ شير بز با دستانم‌، پوشيدن‌ لباس‌ پشمينه‌ و سلام‌ كردن‌ بر كودكان‌، تا اين‌ها پس‌ از من‌ سنّت‌ شوند.70

 

روشن‌ است‌ كه‌ مرادِ حضرت‌ از سنّت‌ شدن‌ اين‌ امور، پيامى‌ است‌ كه‌ در پس‌ اين‌ رفتارهاى‌ ظاهرى‌ نهفته‌ است‌ كه‌ همان‌داشتن‌ روحيه‌ تواضع‌ در برابر بندگان‌ است‌، چراكه‌ امروزه‌ زمينة‌ عمل‌ به‌ برخى‌ از موارد ياد شده‌، براى‌ بسيارى‌ از افرادـ به‌ ويژه‌ شهرنشينان‌ ـ وجود ندارد و طبعاً هر فردى‌ بايد به‌ تناسب‌ وضعيتى‌ كه‌ در آن‌ زندگى‌ مى‌كند تلاش‌ كند خود رادر داشتن‌ روحية‌ تواضع‌، با پيامبر اكرم‌…‌ منطبق‌ سازد.

 

از ابن‌ عباس‌ نيز نقل‌ شده‌ است‌ كه‌:

 

پيامبر اكرم‌…‌ بر زمين‌ مى‌نشست‌ و روى‌ زمين‌ غذا تناول‌ مى‌كرد و شخصاً گوسفندان‌ را مى‌بست‌ و دعوت‌بردگان‌ را براى‌ صرف‌ نان‌ جو مى‌پذيرفت‌.71

 

امام‌ صادق‌(عليه السلام)‌ نيز فرمود:

 

پيامبر اكرم‌…‌، هم‌چون‌ عبد غذا مى‌خورد و هم‌چون‌ عبد مى‌نشست‌ و مى‌دانست‌ كه‌ عبداست‌.72

 

نشستن‌ حضرت‌ هم‌چون‌ عبد را چنين‌ تفسير كرده‌اند كه‌ حضرت‌ مثل‌ بردگان‌ به‌ نشانه‌ تذلل‌ در پيشگاه‌ الهى‌ بر دو زانومى‌نشستند. اين‌ معنا در نقل‌ طبرسى‌ چنين‌ آمده‌ است‌:

 

پيامبر اكرم‌…‌ در غالب‌ اوقات‌، هنگام‌ غذا خوردن‌، از غذاى‌ مقابل‌ خود مى‌خورد و دو زانو و دو پا را جمع‌مى‌كرد همان‌ گونه‌ كه‌ نمازگزار هنگام‌ تشهد مى‌نشيند، جز آن‌ كه‌ حضرت‌ يك‌ زانو را روى‌ زانوى‌ دگر، و يك‌ پا را بر پاى‌ ديگرمى‌نهاد و مى‌فرمود: من‌ بنده‌اى‌ هستم‌ كه‌ چون‌ عبد مى‌خورم‌ و چون‌ عبد مى‌نشينم‌.73

 

به‌ جز آن‌چه‌ گذشت‌، در بعضى‌ روايات‌ مى‌خوانيم‌ كه‌ پيامبر اكرم‌…‌ از خوردن‌ در حال‌ خوابيده‌ بر قفايا بر شكم‌ نيز نهى‌ مى‌فرمود، و اين‌ نيز علاوه‌ بر جهت‌ ادب‌ و تواضع‌، ناشى‌ از رعايت‌ مسائل‌ طبّى‌ در خوردن‌ بوده‌است‌.74

7 ـ 10. عدم‌ تقيّد به‌ وجود لوازم‌ اضافى‌

 

در برخى‌ روايات‌ آمده‌ است‌ كه‌ پيامبر اكرم‌…‌ تقيدى‌ به‌ وجود سفره‌ و لوازم‌ آن‌ نداشت‌ و غذا را روى‌زمين‌ نهاده‌ و تناول‌ مى‌كرد،75 به‌ ويژه‌ در صورتى‌ كه‌ چيزى‌ يافت‌ نمى‌شد تا آن‌ را به‌ عنوان‌ سفره‌ يا در حكم‌سفره‌ قرار دهد. به‌ عنوان‌ مثال‌، روزى‌ يكى‌ از انصار مقدارى‌ خرما براى‌ حضرت‌ هديه‌ آورد و چون‌ در خانه‌ ظرفى‌نيافتند، حضرت‌ با لباس‌ِ خود زمين‌ را جارو كرده‌ و فرمود:

 

اين‌جا بريز؛ به‌ خدا قسم‌ اگر دنيا نزد خدا به‌ قدر بال‌ مگسى‌ ارزش‌ داشت‌ چيزى‌ از آن‌ را به‌ كافر و منافق‌ نمى‌داد.76

7 ـ 11. خوردن‌ با دست‌

 

در راستاى‌ پرهيز پيامبر اكرم‌…‌ از هرگونه‌ رفتارى‌ كه‌ به‌ گونه‌اى‌ شائبه‌ تشبّه‌ به‌ سلاطين‌ و اهل‌ كبر راتقويت‌ مى‌كرد، آن‌ حضرت‌ هنگام‌ غذا خوردن‌ نه‌ هم‌چون‌ آنان‌ از دو انگشت‌، بلكه‌ ـ بسته‌ به‌ اقتضاى‌ مورد ـ از سه‌ ياچهار انگشت‌ و گاه‌ از تمام‌ دست‌ يا هر دو دست‌ براى‌ تناول‌ غذا بهره‌ مى‌جست‌.77 امام‌ صادق‌(عليه السلام)‌ دراين‌ خصوص‌ فرموده‌ است‌:

 

پيامبر اكرم‌…‌، هم‌چون‌ عبد مى‌نشست‌ و دست‌ بر زمين‌ مى‌نهاد و با سه‌ انگشت‌ غذا مى‌خورد؛ او هم‌چون‌جبابره‌ با دو انگشت‌ نمى‌خورد.78

 

طبرسى‌ نيز در توصيف‌ اين‌ معنا گفته‌ است‌:

 

پيامبر اكرم‌…‌ با سه‌ انگشت‌ ابهام‌ و دو انگشت‌ كنار آن‌، و گاه‌ با كمك‌گيرى‌ از انگشت‌ چهارمى‌ و [گاه‌] باتمام‌ دست‌ غذا مى‌خورد، و با دو انگشت‌ نمى‌خورد و مى‌فرمود: خوردن‌ با دو انگشت‌ [هم‌چون‌] خوردن‌ شيطانى‌است‌.79

7 ـ 12. اسراف‌ گريزى‌

 

پيامبر اكرم‌…‌ پس‌ از صرف‌ غذا، انگشتانى‌ را كه‌ با آن‌ها غذا خورده‌ و باقى‌مانده‌ غذا به‌ آن‌ها چسبيده‌بود، و هم‌چنين‌ باقى‌مانده‌ غذاى‌ ظرف‌ را مصرف‌ كرده‌ و دست‌ خود را پس‌ از خوردن‌ غذا و پاك‌ كردن‌ تمام‌ انگشتان‌،با دستمال‌ پاك‌ مى‌كرد و مى‌فرمود: «معلوم‌ نيست‌ كه‌ بركت‌ در كدام‌ انگشت‌ [نهاده‌ شده‌] است‌».80 آن‌ حضرت‌درباره‌ مصرف‌ غذاى‌ مانده‌ در ظرف‌ نيز مى‌فرمود: «بيشترين‌ بركت‌ در آخر غذاست‌».81 از امام‌ صادق‌عليه‌السلام‌ نيز نقل‌ شده‌ است‌ كه‌ فرمود:

 

پيامبر اكرم‌…‌ ظرف‌ غذا را مى‌ليسيد و مى‌فرمود: كسى‌ كه‌ چنين‌ كند گويا به‌ اندازة‌ غذاى‌ آن‌ ظرف‌،صدقه‌ داده‌ است‌.82

 

بنا به‌ روايت‌ ديگرى‌ از امام‌ صادق‌(عليه السلام)‌، پيامبر اكرم‌…‌ مى‌فرمود:

 

آن‌ گاه‌ كه‌ يكى‌ از شما پس‌ از خوردن‌، غذاى‌ باقى‌مانده‌ در انگشتان‌ را بليسد خداوند خطاب‌ به‌ او مى‌فرمايد: بركت‌ خداوند برتو باد.83

 

اين‌كه‌ ليسيدن‌ انگشتان‌ يا ظرف‌ غذا منشأ بركت‌ دانسته‌ شده‌، مى‌تواند ناشى‌ از آن‌ باشد كه‌ در اين‌ كار به‌ نوعى‌ شكرنعمت‌ و پرهيز از اسراف‌ و كفران‌ نعمت‌، نهفته‌ است‌ و از اين‌ رو، صاحب‌ چنين‌ عملى‌ مشمول‌ «لئن‌ شكرتم‌لازيدنّكم‌»84 مى‌شود.

 

بنا بر روايتى‌ ديگر، پيامبر اكرم‌…‌ ظرف‌ غذا را مى‌ليسيد و مى‌فرمود آخر غذا بيشترين‌ بركت‌ رادارد، و فرشتگان‌ بر كسانى‌ كه‌ چنين‌ مى‌كنند درود فرستاده‌، براى‌ وسعت‌ روزى‌ آنان‌ دعا مى‌كنند. و چنين‌ كسى‌حسنه‌اى‌ دوچندان‌ دارد.85

 

از آن‌جا كه‌ حكمت‌ ليسيدن‌ انگشتان‌ توسط‌ پيامبر…‌ و ديگر معصومان‌…‌ پس‌ ازصرف‌ غذا، پرهيز از اسراف‌، و اداى‌ شكر نعمت‌هاى‌ الهى‌ بود، آنان‌ قبل‌ از پاك‌ شدن‌ كامل‌ دستان‌ از غذا، آن‌ها را بادستمال‌ پاك‌ نمى‌كردند. بنا به‌ نقل‌ عياشى‌ امام‌ صادق‌(عليه السلام)‌ فرمود:

 

پدرم‌ اكراه‌ داشت‌ از اين‌كه‌ دستانش‌ را در حالى‌ كه‌ چيزى‌ از غذا بر آن‌ مانده‌ بود، پاك‌ كند مگر پس‌ از مكيدن‌ انگشتان‌ توسط‌خود ايشان‌ يا كودكى‌ كه‌ حضور داشت‌، و اين‌ به‌ خاطر تعظيم‌ [و رعايت‌ حرمت‌] غذا بود.86

 

روشن‌ است‌ كه‌ اين‌ گونه‌ رفتارها براى‌ تواضع‌ در برابر خداوند، رعايت‌ عظمت‌ و حرمت‌ رزق‌ او، پرهيز از تشبّه‌ به‌ ملوك‌و رفتار جباران‌ بوده‌ است‌.87

7 ـ 13. رعايت‌ بهداشت‌ غذايى‌

 

از جمله‌ ويژگى‌هاى‌ مهم‌ پيامبر اكرم‌…‌ توجه‌ به‌ بهداشت‌ در ابعاد مختلف‌ بود. در همين‌ راستا، درخوردن‌ و آشاميدن‌ نيز نمودهاى‌ اين‌ امر ديده‌ مى‌شود. به‌ عنوان‌ مثال‌، ايشان‌ بر شستن‌ دست‌ها، هم‌ قبل‌ و هم‌ بعد ازغذا، بسيار تأكيد مى‌كرد، به‌ ويژه‌ كه‌ در آن‌ عصر، معمولاً غذا را با دست‌ تناول‌ مى‌كردند. بنا بر روايتى‌، آن‌ حضرت‌فرموده‌ است‌:

 

شستن‌ دست‌ها قبل‌ و بعد از غذا موجب‌ از بين‌ رفتن‌ فقر و جلب‌ روزى‌ است‌.88

 

و در برخى‌ روايات‌ نيز بر داشتن‌ وضو قبل‌ و بعد از غذا تأكيد شده‌ است‌.89 بنا بر نقل‌ اميرالمؤمنين‌(عليه السلام)‌،پيامبر اكرم‌…‌ فرمود:

 

كسى‌ كه‌ مى‌خواهد فزونى‌ در خير يابد، هنگام‌ حاضر شدن‌ غذا وضو سازد.90

 

و در روايتى‌ ديگر، فرمود:

 

وضو قبل‌ از غذا موجب‌ نفى‌ فقر، و وضوى‌ بعد از غذا موجب‌ نفى‌ جنون‌ و موجب‌ صحت‌ بينايى‌ است‌.91

 

و نيز فرمود:

 

كسى‌ كه‌ قبل‌ از غذا وضو سازد با وسعت‌ روزى‌ زندگى‌ كرده‌ و از بيمارى‌ جسم‌ رهايى‌ مى‌يابد.92

 

نمود ديگر بهداشت‌ غذايى‌ در سيره‌ نبوى‌…‌، تأكيد حضرت‌ بر بهداشت‌ ظرف‌ آب‌ و غذاست‌. بنا برروايتى‌ از امام‌ صادق‌(عليه السلام)‌، پيامبر اكرم‌…‌ دوست‌ داشت‌ كه‌ از ظروف‌ شامى‌ كه‌ از شام‌ برايش‌هديه‌ مى‌آوردند، آب‌ بنوشد93 و مى‌فرمود كه‌: «اين‌، نظيف‌ترين‌ ظرف‌هاى‌ شماست‌».94

 

هم‌چنين‌ آن‌ حضرت‌ در ظروف‌ چوبى‌، پوستى‌ و سفالى‌، و هم‌ در كف‌ دو دست‌ آب‌ مى‌نوشيد و مى‌فرمود: «هيچ‌ظرفى‌ تميزتر از كف‌ دست‌ نيست‌».95 پيش‌ از اين‌ گذشت‌ كه‌ توصيه‌ و عمل‌ حضرت‌ بر نوشيدن‌ با كف‌ دودست‌ بايد در كنار توصيه‌ و عمل‌ حضرت‌ بر شستن‌ دستان‌ قبل‌ از خوردن‌ و آشاميدن‌ مورد توجه‌ قرار گيرد.

 

بنا بر بعضى‌ روايات‌، پيامبر اكرم‌…‌ از اين‌كه‌ كسى‌ در مشك‌ را خم‌ كرده‌ و آب‌ بنوشد نهى‌ مى‌فرمودو خود نيز چنين‌ نمى‌كرد و مى‌فرمود: اين‌ عمل‌ آن‌ را بدبو و متعفن‌ مى‌كند.96 گفته‌ شده‌ كه‌ اين‌ نهى‌ ممكن‌است‌ ناشى‌ از دو چيز باشد: نخست‌، اين‌كه‌ ممكن‌ است‌ در چنين‌ حالتى‌ حيوانى‌ كه‌ داخل‌ مشك‌ رفته‌، به‌ اين‌ وسيله‌داخل‌ دهان‌ شود. دوم‌، ـ چنان‌كه‌ ذيل‌ روايت‌ تصريح‌ شده‌ ـ ممكن‌ است‌ به‌ سبب‌ بدبو شدن‌ آب‌ مشك‌ در نتيجه‌ خم‌شدن‌ و كثيفى‌ و آلودگى‌ تدريجى‌ قسمت‌ خم‌ شده‌ باشد، چرا كه‌ با وجود مرطوب‌ بودن‌ مشك‌ و خم‌ شدن‌ يك‌ قسمت‌و مرطوب‌ ماندن‌ طولانى‌ و مكرر دهانة‌ آن‌، امكان‌ كثيفى‌ و عفونت‌ آن‌ قسمت‌ بيشتر است‌.97 و اين‌، نكته‌بهداشتى‌ ظريفى‌ است‌.

 

پيش‌ از اين‌، اشاره‌ به‌ روايتى‌ شد كه‌ طبق‌ آن‌، پيامبر اكرم‌…‌ هنگام‌ تنفس‌ در اثناى‌ نوشيدن‌ آب‌،ظرف‌ آب‌ را از مقابل‌ دهان‌ دور كرده‌ و پس‌ از تنفس‌، آن‌ را مجدداً به‌ دهان‌ نزديك‌ مى‌كرد،98 و اين‌ مى‌تواند ازتوجه‌ آن‌ حضرت‌ به‌ ظريف‌ترين‌ اصول‌ بهداشتى‌ و تربيتى‌ حكايت‌ كند، زيرا تنفس‌ در ظرف‌ آب‌، به‌ ويژه‌ اگر ديگرى‌ نيزبخواهد از آن‌ بنوشد، با ادب‌ و اصول‌ بهداشتى‌، هم‌خوان‌ نيست‌.


نتيجه‌


مى‌توان‌ با تأمل‌ در آنچه‌ گذشت‌ به‌ اين‌ حقيقت‌ دست‌ يافت‌ كه‌ رفتار به‌ ظاهر طبيعى‌ و ساده‌اى‌ كه‌ موجودات‌ زنده‌ چون‌انسان‌ و حيوان‌ در آن‌ مشتركند، مى‌تواند از آداب‌ و قواعدى‌ برخوردار باشد كه‌ انسان‌هاى‌ برجسته‌اى‌ چون‌ انبياء ـ ازجمله‌ پيامبر خاتم‌…‌ ـ و نيز امامان‌ معصوم(عليهم السلام) مقيد به‌ رعايت‌ آن‌ها بوده‌اند. اين‌ رفتار طبيعى‌ وساده‌ نيز همچون‌ ديگر نمودهاى‌ حيات‌ اين‌ بزرگان‌، جلوة‌ توحيدى‌ داشته‌ و مقدمة‌ حركت‌ و سلوك‌ معنوى‌شان‌ بوده‌است‌. در نوع‌ غذا، تنوع‌، مقدار، زمان‌ و چگونگى‌ مصرف‌ آب‌ و غذا، آداب‌ دقيق‌ و قابل‌ تأملى‌ وجود داشته‌ كه‌ براى‌بشر امروز از ضرورى‌ترين‌ دستورات‌ زندگى‌ دنيايى‌ است‌. بشر ناچار از تغذيه‌ است‌ و بسيارى‌ از مشكلات‌ بهداشتى‌ ـ وحتى‌ روانى‌ ـ او به‌ دنبال‌ سوء رفتار او در تغذيه‌ پديد مى‌آيد، و معصومان(عليهم السلام) در سيره‌ و سخن‌ خود تلاش‌داشته‌اند الگوهايى‌ ثابت‌ و ماندگار در اين‌ باره‌ از خود برجاى‌ نهند.


كتاب‌نامه‌


. ابن‌ حنبل‌، احمد (م‌ 241 ق‌)، مسند احمد، بيروت‌، دارصادر.

. ابن‌ عساكر، على‌ بن‌ حسن‌ بن‌ هبة‌ الله (م‌ 571ق‌)، تاريخ‌ مدينة‌ دمشق‌، تحقيق‌ على‌ شيرى‌، بيروت‌، دارالفكر، 1415 ق‌.

. بخارى‌، محمد بن‌ اسماعيل‌ (م‌ 256 ق‌)، صحيح‌ البخارى‌، بيروت‌، دارالفكر، 1401 ق‌.

. برقى‌، احمد بن‌ محمد بن‌ خالد (م‌ 274 ق‌)، المحاسن‌، تحقيق‌ سيد جلال‌الدين‌ حسينى‌؛ دارالكتب‌ الاسلاميه‌.

. بغدادى‌، احمد بن‌ على‌ خطيب‌ (م‌ 463 ق‌)، تاريخ‌ بغداد، تحقيق‌ مصطفى‌ عبدالقادر عطا، بيروت‌، دارالكتب‌ العلميه‌، 1417 ق‌.

. بيهقى‌، احمد بن‌ حسين‌ بن‌ على‌ (م‌ 458 ق‌)، السنن‌ الكبرى‌، بيروت‌، دارالفكر، [بى‌تا].

. ترمذى‌، محمد بن‌ عيسى‌ بن‌ سوره‌ (م‌ 279 ق‌)، الشمائل‌ المحمديّه‌…‌، تحقيق‌ سيد عباس‌ جليمى‌، بيروت‌، مؤسسة‌الكتب‌ الثقافيه‌، 1412 ق‌.

. ترمذى‌، محمد بن‌ عيسى‌ (م‌ 279ق‌)، سنن‌ ترمذى‌، تحقيق‌ عبدالوهاب‌ عبداللطيف‌، بيروت‌، دارالفكر، 1403 ق‌.

. تميمى‌ مغربى‌، نعمان‌ بن‌ محمد بن‌ منصور بن‌ احمد بن‌ حيون‌ (م‌ 363 ق‌)، دعائم‌ الاسلام‌، تحقيق‌ آصف‌ بن‌ على‌ اصغر فيضى‌، دارالمعارف‌،1383 ق‌ / 1963م‌.

. حرّ عاملى‌، محمد بن‌ حسن‌ (م‌ 1104 ق‌)، وسائل‌ الشيعة‌، تحقيق‌ محمد رازى‌، تهران‌، اسلاميه‌.

. حسنى‌ راوندى‌، فضل‌ الله بن‌ على‌ (م‌ 571 ق‌)، النوادر، تحقيق‌ سعيدرضا على‌عسكرى‌، قم‌، دارالحديث‌، 1377.

. حميرى‌ بغدادى‌، ابوالعباس‌ عبدالله بن‌ جعفر (م‌ 300 ق‌)، قرب‌ الاسناد، تحقيق‌ و نشر مؤسسة‌ آل‌ البيت‌ لاحياء التراث‌، قم‌، 1413 ق‌.

. راوندى‌، قطب‌ الدين‌ (م‌ 573 ق‌)، الدعوات‌، قم‌، مدرسة‌ الامام‌ المهدى‌(عليه السلام)‌، 1407 ق‌.

. سرخسى‌، شمس‌الدين‌ (م‌ 483 ق‌)، المبسوط‌، تحقيق‌ جمعى‌ از فضلا، بيروت‌، دارالمعرفه‌، 1406 ق‌.

. سيدمرتضى‌، على‌ بن‌ حسين‌ موسوى‌ (م‌ 436 ق‌)، الانتصار، قم‌، مؤسسة‌ النشر الاسلامى‌، 1415 ق‌.

. سيد مرتضى‌، على‌ بن‌ حسين‌ موسوى‌ (م‌ 436 ق‌)، امالى‌ المرتضى‌، تحقيق‌ احمد بن‌ امين‌ شنقيطى‌، قم‌، كتابخانه‌ آيت‌ الله‌ مرعشى‌ نجفى‌،1403ق‌.

. شيخ‌ صدوق‌، محمد بن‌ على‌ بن‌ بابويه‌ قمى‌ (م‌ 381ق‌)، من‌ لايحضره‌ الفقيه‌، تحقيق‌ على‌ اكبر غفارى‌، قم‌، نشر جامعه‌ مدرسين‌، 1404 ق‌.

. طبرسى‌، حسن‌ بن‌ الفضل‌ (قرن‌ ششم‌)، مكارم‌ الاخلاق‌، بيروت‌، مؤسسة‌ الاعلمى‌ للمطبوعات‌، 1392 ق‌ / 1972م‌.

. طبرى‌، محمد بن‌ جرير بن‌ رستم‌ (قرن‌ چهارم‌)، دلائل‌ الامامه‌، قم‌، مؤسسة‌البعثه‌، 1413 ق‌.

. طوسى‌، محمد بن‌ حسن‌ (م‌ 460 ق‌)، الامالى‌، تحقيق‌ مؤسسة‌ البعثه‌، قم‌، دارالثقافة‌ للطباعة‌ و النشر و التوزيع‌، 1414 ق‌.

. قضاعى‌، قاضى‌ ابى‌ عبدالله محمد بن‌ سلامه‌ (م‌ 454 ق‌)، مسند الشهاب‌، تحقيق‌ حمدى‌ عبدالمجيد سلفى‌، بيروت‌، مؤسسة‌ الرساله‌، 1405ق‌.

. كلينى‌، محمد بن‌ يعقوب‌ (م‌ 329 ق‌)، الكافى‌، تحقيق‌ على‌ اكبر غفارى‌، چاپ‌ سوم‌: تهران‌، دارالكتب‌ الاسلاميه‌، 1367 ق‌.

. كوفى‌، ابن‌ ابى‌ شيبه‌ (م‌ 235 ق‌)، المصنف‌، تحقيق‌ سيد محمد لحام‌، چاپ‌ اول‌: بيروت‌، دارالفكر، 1409 ق‌.

. كوفى‌ اهوازى‌، حسين‌ بن‌ سعيد (قرن‌ 2 و 3)، كتاب‌ الزهد، تحقيق‌ غلامرضا عرفانيان‌، قم‌، علميه‌، 1399 ق‌.

. مجلسى‌، محمد باقر (م‌ 1110ق‌)، بحارالانوار، مؤسسة‌ الوفاء، چاپ‌ دوم‌: بيروت‌، 1403ق‌.

. نورى‌ طبرسى‌، ميرزا حسين‌ (م‌ 1320 ق‌)، مستدرك‌ الوسائل‌ و مستنبط‌ المسائل‌، چاپ‌ دوم‌: قم‌، مؤسسة‌ آل‌ البيت‌ لاحياء التراث‌، 1409 ق‌.

. نيسابورى‌، محمد بن‌ فتال‌ (شهيد در 508 ق‌)، روضة‌ الواعظين‌، با مقدمة‌ سيد حسن‌ خرسان‌، قم‌، منشورات‌ الرضى‌، [بى‌تا].

. يحصبى‌، قاضى‌ ابى‌ الفضل‌ عياض‌، (م‌ 544 ق‌)، الشفاء، بتعريف‌ حقوق‌ المصطفى‌…‌، بيروت‌، دارالفكر، 1409 ق‌.

 


1 دكترى علوم قرآن و حديث.

2 قال رسول اللَّه‌صلى الله عليه وآله: «بارك لنا فى الخبز و لاتفرّق بيننا و بينه، فلولا الخبز ما صلينا و لا صمنا و لا ادّينا فرائض ربنا» (كليني، الكافي، ج 5، ص 73، ح 13 و ج 6، ص 287، ح 6).

3 «انما بنى الجسد على الخبز»؛ (همان، ج 6، ص 286، ح 3 و 7).

4 «قال ابوذر حين سأله رجل عن أفضل الأعمال بعد الايمان. فقال: الصلوة و اكل الخبز. فنظر اليه الرجل كالمتعجب. فقال: لولا الخبز ما عبداللَّه تعالي؛ يعنى بأكل الخبز يقيم صلبه فيتمكن من اقامة الطاعة» (شمس الدين سرخسي، المبسوط، ج 30، ص 258).

5 «... و كان يأكل ما احلّ اللَّه له مع أهله و خدمه أذا أكلوا...» (طبرسي، مكارم الاخلاق، ص 26 و مجلسي، بحار الانوار، ج 16، ص 241).

6 «... كان يأكل كل الاصناف من الطعام...» (طبرسي، همان، ص 26 و مجلسي، همان، ج 16، ص 241).

7 و عن ابى الحسن الرضاعليه‌السلام: «ما من نبى الاّ و قد دعى لأكل الشعير و بارك عليه. و ما دخل جوفا الاّ اخرج كل داء فيه، و هو قوت الانبياء و طعام الابرار، ابى اللَّه ان يجعل قوت انبيائه الا شعيراً» (كليني، همان، ج 6، ص 305، ح 1).

8 «عن قتادة: كنّا نأتى الانس و خبازه قائم، فقال يوما: كلوا فما اعلم رسول اللَّه رأى رغيفاً مرققا و لا شاة سميطا قطُّ» (مسند احمد، ج 3، ص 134 و صحيح البخاري، ج 6، ص 206).

9 «دخل رسول اللَّه‌صلى الله عليه وآله الى ام‌سلمه رضى اللَّه عنها فقربت اليه كسرة، فقال: هل عندك ادام؟ فقالت: لا يا رسول اللَّه، ما عندى الّا خلّ، فقال: نِعْمَ الإدام الخلّ ما اقفر بيت فيه خل» (كليني، همان، ج 6، ص 329، ح 1 و مجلسي، همان، ج 16، ص 267، ح 70).

10 عن ابى عبداللَّه‌عليه‌السلام قال: «قال اميرالمؤمنين‌عليه‌السلام: اقرّوا الحار حتى يبرد فان رسول اللَّه قرب اليه طعام حارّ فقال: اقروه حتى يبرد ما كان اللَّه عز و جل ليطعمنا النار و البركة فى البارد» (ر.ك:كليني، همان، ج 6، ص 322، ح 4-1، باب الطعام الحارّ).

11 مراد از مغافير، بقاياى گياهان در شكم زنبور عسل است كه آن را در عسل داخل مى‌كند.

12 «... و كان‌صلى الله عليه وآله لا يأكل الثوم و لا البصل و لا الكرات و لا العسل الذى فيه المغافير، و هو ما يبقى من الشجر فى بطون النحل فيلقيه فى العسل فيبقى ريح فى الفم» (طبرسي، همان، ص 30 و ر.ك: طبري، دلائل الامامه، ص 11 و بيهقي، السنن الكبري، ج 7، ص 50 و خطيب بغدادي، تاريخ بغداد، ج 2، ص 262).

13 كليني، همان، ج 6، ص 305، ح 1.

14 عن خالد بن نجيح عن ابى عبداللَّه‌عليه‌السلام قال: «اللبن من طعام المرسلين» (برقي، المحاسن، ج 2، ص 491)؛ ... عن خالد بن نجيح عن ابى عبداللَّه‌عليه‌السلام قال: «الخلّ و الزيت من طعام المرسلين» (همان، ص 482)؛... عن خالد بن نجيح عن ابى عبداللَّه‌عليه‌السلام قال: «السويق طعام المرسلين» (كليني، همان، ج 6، ص 306)؛ عن هشام بن سالم عن ابى عبداللَّه‌عليه‌السلام قال: اللحم باللبن مرق الانبياء» (برقي، همان، ج 2، ص 467).

15 كان احبّ الطعام اليه اللحم، و كان يقول: «هو يزيد فى السمع و البصر». و «اللحم سيد الطعام فى الدنيا و الاخرة، و لو سألت ربّى أن يطعمينه كلّ يوم لفعل» (طبرسي، همان، ص 30).

16 «وكان صلى الله عليه وآله يأكل اللحم طبيخاً بالخبز و يأكله مشوياً بالخبز» (همان).

17 «و كان‌صلى الله عليه وآله يأكل البرد و يتفقد ذلك اصحابه فيلتقطونه له فيأكله و يقول انه يذهب بأكلة الأسنان» (همان، ص 31).

18 عن الصادق‌عليه‌السلام: ان رسول اللَّه‌صلى الله عليه وآله كان يفطر على الحلو، فاذا لم يجده يفطر على الماء الفاتر و كان يقول: «انه ينقى الكبد و المعده و يطيّب النكهة و الفم و يقوى الاخراس و الحدق، و يحدّ الناظر و يغسل الذنوب غسلا، و يسكن العروق الهائجة و المرة الغالبة و يقطع البلغم، و يطفى‌ء الحرارة عن المعدة و يذهب بالصداع» (نيسابوري، روضة الواعظين، ص 341؛ طبرسي، همان، ص 27 و 28 و مجلسي، همان، ج 16، ص 242). در برخى از آثار ياد شده براى افطار با آب ولرم در روايتى از امام صادق‌عليه‌السلام نيز آمده است:... عن ابن ابى عمير عن رجل عن ابى عبداللَّه‌عليه‌السلام «اذا افطر الرجل على الماء الفاتر نقى كبده و غسل الذنوب من القلب و قوى البصر و الحدق» (كليني، همان، ج 4، ص 152).

19 عن ابى عبداللَّه: «كان النبى‌صلى الله عليه وآله يأكل العسل و يقول: آيات من القرآن، و مضغ البان، يذيب البلغم» (همان، ج 6، ص 332). در روايتى مشابه، از امام صادق‌عليه‌السلام درباره اميرالمؤمنين‌عليه‌السلام چنين نقل شده است: ... عن محمد بن مسلم عن ابى عبداللَّه‌عليه‌السلام قال: «قال اميرالمؤمنين‌عليه‌السلام: لعق العسل شفاء من كل داء. قال اللَّه عز و جل: يخرج من بطونها شراب مختلف الوانه فيه شفاء للناس و هو مع قرائة القرآن. مضغ اللبان يذهب البلغم» (همان).

20 و لقد جاءه‌صلى الله عليه وآله بعض اصحابه يوماً بفالوذج فأكل منه و قال: ممّ هذا يا اباعبداللَّه؟ فقال: بابى انت و امّي، نجع السَّمْن و العسل فى البُرْمة و نضعها على النار ثم نقليه ثم نأخذ الحنطة اذا طحنت فنلقيه على السمن و العسل ثم نسوطه حتى ينضج فيأتى كما تري. فقال‌عليه‌السلام: «ان هذا الطعام طيّب» (طبرسي، همان، ص 28).

21 محمد بن يعقوب الكليني، عن على بن ابراهيم عن ابيه عن ابن ابى عمير عن عبدالرحمن بن الحجاج عن ابى عبداللَّه عليه‌السلام قال: «أفطر رسول اللَّه‌صلى الله عليه وآله عشيّة خميس فى مسجد قبا فقال: هل من شراب؟ فأتاه أوس بن خولى الانصارى بُعسّ مخيض بعسل، فلما وضعه على فيه نحّاه، ثم قال: شرابان يكتفى بأحدهما من صاحبه، لا أشربه و لا احرّمه، و لكن أتواضع للَّه فان من تواضع للَّه رفعه اللَّه، و من تكبّر خفضه اللَّه، و من اقتصد فى معيشة رزقه اللَّه، و من بذر حرمه اللَّه، و من اكثر ذكر الموت احبّه اللَّه» (كليني، همان، ج 2، ص 122، ح 3؛ شيخ حر عاملي، وسائل الشيعه، ج 11، ص 219، ح 31 و مجلسي، همان، ج 16، ص 265 و ج 75، ص 126، ح 25). اين روايت را حسين بن سعيد اهوازى نيز در كتاب الزهد، ص 55، ح 148، از ابن ابى عمير و او از عبدالرحمان بن حجاج نقل كرده است و در بحارالانوار، ج 16، ص 265، ح 64، ج 75، ص 126 در ادامه روايت 25 آمده است.

22 ولكن بعثنى بالحنيفة السهلة السمحة» (كليني، همان، ج 5، ص 494)؛ «جئتكم بالشريعة السهلة السمحاء» (سيد مرتضي، الانتصار، ج 9، ص 407).

23 قال ابوجعفرعليه‌السلام: «ما من شى‌ء ابغض الى اللَّه عز و جل من بطن مملوء» (الكافي، ج 6، ص 270، ح 11).

24 عن ابى جعفرعليه‌السلام: «اذا شبع البطن طغي» (همان، ح 10).

25 قال بعض السلف: «لا تأكلوا كثيراً فتشربوا كثيراً فترقدوا كثيراً فتحسروا كثيراً» (يحصبي، الشفاء بتعريف حقوق المصطفى‌صلى الله عليه وآله، ج 1، ص 85).

26 نوري، مستدرك الوسائل، ج 16، ص 221-209.

27 عن المقدام بن معديكرب: قال سمعت رسول اللَّه صلى الله عليه وآله يقول: ما ملأ ابن آدم وعاء شرّاً من بطن، حسب ابن آدم أكلات يقمن صلبه، فان كان لا محالة فثلث لطعامه و ثلث لشرابه و ثلث لنفسه» (احمد بن حنبل، مسند، ج 4، ص 133). روايت مشابهى با همين مضمون از امام صادق‌عليه‌السلام نقل شده است (ر.ك: برقي، همان، ج 2، ص 440 و كليني، همان، ج 6، ص 269).

28 و عن عايشه: لم يمتلى‌ء جوف النبى‌عليه‌السلام شبعا قطّ» (يحصبي، همان، ج 1، ص 85).

29 «و كان احبّ الطعام اليه ما كان على ضفف، فلا يأكل مع الشبع» (طبرسي، همان، ص 27 و مجلسي، همان، ج 16، ص 241). «ضفف» را گاه حاجت و نياز معنا كرده‌اند و گاه به اجتماع چند نفر بر غذا، و بنا بر معناى دوم، اين روايت به مبحث بعد مربوط خواهد بود (ر.ك: صحاح جوهري، ماده ضفف و مجلسي، همان، ج 16، ص 254 و 255).

30 و قال‌صلى الله عليه وآله: «كل و أنت تشتهي، و أمسك. و أنت تشتهي» (نوري، همان، ج 16، ص 221).

31 «عن انس: انه‌صلى الله عليه وآله لم يجتمع عنده غداء و لا عشاء من خبز و لحم الاعلى ضفف» (مسند احمد، ج 3، ص 270 و ترمذي، الشمائل المحمديه، ص 318).

32 ... عن منصور بن زادان عن الحسن قال: «كان رسول اللَّه‌صلى الله عليه وآله يؤاسى الناس بنفسه حتى جعل ]يرقع‌[ ازاره بالأدم و ما جمع بين عشاء و غداء ثلاثة ايام حتى قبضه اللَّه» (ابن ابى شيبه، المصنف، ج 8، ص 143، ح 126).

33 عن ابى اخى شهاب بن عبدربه، قال: شكوت الى ابى عبداللَّه‌عليه‌السلام ما القى من الاوجاع و التخم، فقال: تغد و تعش، و لا تأكل بينهما ]شيئا[ فان فيه فساد البدن. اما سمعت اللَّه عز و جل يقول: «لهم رزقهم فيها بكرة و عشيّا» (كليني، همان، ج 6، ص 288، ح 2).

34 عن الصادق‌عليه‌السلام:«لا تدع العشاء ولو بثلاث لقم بملح و من ترك العشاء ليلة، مات عرق فى جسده لا يحيى ابداً» (طبرسي، همان، ص 195).

35 ... عن انس بن مالك عن النبى‌صلى الله عليه وآله، انه قال: «تعشوا ولو بكفّ من حشف، فان ترك العشاء مهرمة» (سنن الترمذي، ج 3، ص 188 و مجلسي، همان، ج‌66، ص 346، ح 22).

36 عن ابى حمزة عن ابى جعفرعليه‌السلام قال: خطب رسول اللَّه صلى الله عليه وآله الناس فقال: «الا أخبركم بشراركم؟ قالوا بلى يا رسول اللَّه، قال: الذى يمنع روزه، يضرب عبده و يزود وحده...» (كليني، همان، ج 2، ص 290).

37 عن عبداللَّه بن مسكان عن ابى عبداللَّه‌عليه‌السلام قال: قال رسول اللَّه‌صلى الله عليه وآله: «الطعام اذا جمع أربعا فقد تمّ: إذا كان من حلال و كثرت الايدى عليه و سمّى اللَّه فى اوله و حمداللَّه فى آخره» (برقي، همان، ج 2، ص 398).

38 قال صلى الله عليه وآله: «أحبّ الطعام الى اللَّه ما كثرت عليه الايدي» (نوري، همان، ج 16، ص 227، ح 11، به نقل از: مستغفرى سمرقندي، طب النبى‌صلى الله عليه وآله).

39 الجعفريات باسناده عن جعفر بن محمد عن ابيه عن جده على بن الحسين عن ابيه على بن ابيطالب‌عليه‌السلام قال: قال رسول اللَّه‌صلى الله عليه وآله: «الجماعة بركة و طعام الواحد يكفى الاثنين، وطعام الاثنين يكفى الاربعة» (نوري، همان، ج 16، ص 230، ح 1، به نقل از: الجعفريات، ص 159). هم‌چنين از امام صادق‌عليه‌السلام از پيامبر اكرم‌صلى الله عليه وآله روايتى مشابه بدين صورت نقل شده است: ...عن غياث بن ابراهيم عن ابى عبداللَّه‌عليه‌السلام قال: قال رسول اللَّه‌صلى الله عليه وآله: «طعام الواحد يكفى الاثنين و طعام الاثنين يكفى الثلاثة و طعام الثلاثة يكفى الاربعه» (برقي، همان، ج 2، ص 398 و كليني، همان، ج 6، ص 273 باب اجتماع الايدى على الطعام).

40 قاضى نعمان ذيل روايتى مشابه از امام صادق‌عليه‌السلام، سخنى شبيه آن‌چه گفته شد، دارد. روايت و نيز سخن قاضى نعمان چنين است: و عن جعفر بن محمدعليه‌السلام انه قال: «الثريد بركة، و طعام الواحد يكفى الاثنين»، يعنى عليه السلام انه يقوتهم، لا على الشبع و الاتساع (تميمى مغربي، دعائم الاسلام، ج‌2، ص 111).

41 «كان صلى الله عليه وآله يأكل كل الاصناف من الطعام، و كان يأكل ما احلّ اللَّه له مع اهله و خدمه إذا أكلوا، و مع من يدعوه من المسلمين على الارض و على ما أكلوا عليه و مما أكلوا، الاّ أن ينزل بهم ضيف فيأكل مع ضيفه...» (طبرسي، همان، ص 26 و 27 و مجلسي، همان، ج 16، ص 241).

42 سأل رجل رسول اللَّه‌صلى الله عليه وآله، فقال: يا رسول اللَّه‌صلى الله عليه وآله، انا نأكل و لا نشبع! قال: «لعلكم تفترقون عن طعامكم، فاجتمعوا عليه، و اذكروا اسم اللَّه عليه، يبارك لكم ]فيه‌[» (طبرسي، همان، ص 149 و نيز ر.ك: ابن عساكر، تاريخ مدينة دمشق، ج 62، ص 420).

43 ابوالبختري، عن جعفر، عن أبيه عليه‌السلام،«أنّ المساكين كانوا يبيتون فى المسجد على عهد رسول اللَّه صلى الله عليه وآله، فأفطر النبى‌صلى الله عليه وآله مع المساكين الذين فى المسجد ذات ليلة عند المنبر فى بُرْمة، فأكل منها ثلاثون رجلا، ثم ردّت الى ازواجه شبعهن» (حميرى بغدادي، قرب الاسناد، ص 148 و مجلسي، همان، ج 16، ص 219، ح 9).

44  «كان‌صلى الله عليه وآله اذا أكل سمّي...» (طبرسي، همان، ص 27).

45 برقي، همان، ج 2، ص 398.

46  «و كان‌صلى الله عليه وآله اذا وضعت المائدة بين يديه قال: بسم اللَّه، اللهم اجعلها نعمة مشكورة نصل بها نعمة الجنة»؛ «و كان‌صلى الله عليه وآله اذا وضع يده فى الطعام قال: بسم اللَّه، اللهم بارك لنا فى ما رزقتنا و عليك خلفه» (طبرسي، همان، ص 27 و مجلسي، همان، ج 16، ص 242-241).

47  «و كان صلى الله عليه وآله اذا شرب بدء فسمّى و حساحسوة و حسوتين ثم يقطع فيحمد اللَّه ثم يعود فيسمّى ثم يزيد فى الثالثة، ثم يقطع فيحمداللَّه فكان له فى شربه ثلاث تسميات و ثلاث تحميدات...» (طبرسي، همان، ص 31 و مجلسي، همان، ج 16، ص 246).

48  «الحمدللَّه منزل الماء من السماء و مصرف الامر كيف يشاء، بسم اللَّه خير الاسماء» (طبرسي، همان، ص 151 و مجلسي، همان، ج 16، ص 475).

49 و عن على‌عليه‌السلام: «تفقدت رسول اللَّه‌صلى الله عليه وآله غير مرة و هو يشرب الماء، تنفس ثلاثا، مع كل واحدة منهنّ تسمية إذا شرب، و حمد اذا قطع» (تميمى مغربي، همان، ج 2، ص 130، ح 453).

50 و عن رسول اللَّه‌صلى الله عليه وآله انه كان اذا شرب اللبن قال: اللهم بارك لنا فيه و زدنا منه، و إذا شرب الماء قال: الحمدللَّه الذى سقانا عذبا زلالاً برحمة، و لم يسقنا ملحا أجاجا بذنوبنا» (همان، ح 456).

51 و عن ابى جعفر و ابى عبدالله‌عليهماالسلام انهما قالا: «ثلاث انفاس فى الشراب افضل من نفس واحدة.» و كرها أن يتشبّه الشارب بشرب الهيم، يعنيان الابل الصادية، لاترفع رؤوسها من الماء حتى تروي» (تميمى مغربي، همان، ج 2، ص 130، ح 454).

52 عن ابن عباس: «ان النبى‌صلى الله عليه وآله كان اذا شرب تنفّس مرّتين» (همان).

53  «... و كان صلى الله عليه وآله ربّما شرب بنفس واحد حتى يفرغ» (طبرسي، همان، ص 31).

54 . و عن رسول اللَّه‌صلى الله عليه وآله انه مرّ برجل يكرع فى الماء بفيه، يعنى بشربه من اناء أو غيره من وسطه، و قال: «أتكرع ككرع البهيمة؟ ان لم تجداناء فاشرب بيديك، فانهما من أطيب آنيتك» (تميمى مغربي، همان، ج 2، ص 130، ح 451).

55 . و عنه صلى الله عليه وآله انه قال: «مصوّا الماء مصّاً و لا تعبّوه عبّا، فان منه يكون الكباد» (همان، ح 452 و طبرسي، همان، ص 31).

56 . «و كان‌صلى الله عليه وآله لايتنفس فى الاناء اذا شرب، فان أراد أن يتنفس، أبعد الاناء عن فيه حتى يتنفس» (طبرسي، همان، ص 31).

57 . «كان‌صلى الله عليه وآله اذا اكل سمّى و يأكل بثلاث اصابع و ممايليه و لا يتناول من بين يدى غيره» (همان، ص 23 و 28).

58 . «و كان‌صلى الله عليه وآله إذا أكل مع القوم، كان أول من يبدء و آخر من يرفع يده» (همان، ص 23).

59 . «و كان صلى الله عليه وآله إذا أكل اللحم لم يطأطى‌ء رأسه اليه و يرفعه الى فيه ثم ينتهشه انتهاشاً» (همان، ص 30).

60 . «فَأَصْحابُ الْمَيْمَنَةِ ما أَصْحابُ الْمَيْمَنَةِ ...  فِى جَنَّاتِ النَّعِيمِ...» (واقعه(56) آيه 8)؛ «وَ أَمَّا إِنْ كانَ مِنْ أَصْحابِ الْيَمِينِ فسلام لك من اصحاب اليمين...» (همان، آيه 90)؛ «فَأَمَّا مَنْ أُوتِيَ كِتابَهُ بِيَمِينِهِ * فَسَوْفَ يُحاسَبُ حِساباً يَسِيراً...» (انشقاق (84) آيه 7).

61 . «... و كان يمينه‌صلى الله عليه وآله لطعامه و شرابه و اخذه و اعطائه، فكان لا يأخذ الا بيمينه، و لا يعطى الا بيمينه، و كان شماله لما سوى ذلك من بدنه، و كان يحبّ التيمّن فى كل اموره: فى لبسه و تنعّله و ترجّله...» (طبرسي، همان، ص 23).

62 . روينا عن جعفر عن ابيه عن آبائه‌عليهم‌السلام: «ان رسول الله‌صلى الله عليه وآله نهى عن الشرب و الاكل بالشمال، و أمر أن يسمّى الشارب اذا شرب، و يحمده اذا فرغ، يفعل ذلك كلما تنفس فى الشراب أو ابتدء او قطع» (تميمى مغربي، همان، ج 2، ص 130، ح 447).

63 . و عن رسول اللَّه‌صلى الله عليه وآله: «انه نهى أن يأكل أحد بشماله او يشرب بمشاله، او يمشى فى نعل واحد. و كان يستحب اليمين فى كل شى‌ء» (همان، ج 2، ص 119، ح 399 و نيز ر.ك: نوري، همان، ج 16، ص 228، باب كراهة الاكل و الشرب و التناول بالشمال مع عدم العذر).

64 . ... عن معاوية بن وهب عن ابى عبداللَّه‌عليه‌السلام: «ما أكل رسول اللَّه‌صلى الله عليه وآله متّكئا منذ بعثه اللَّه عز و جل نبيّاً حتى قبضه اللَّه اليه متواضعاً للَّه تعالي....» (كليني، همان، ج 6، ص 164، ح 175؛ طبرسي، همان، ص 23 و 27 و مجلسي، همان، ج 16، ص 242 و ج 41، ص 130، ح 41).

65 . ... عن محمد بن مسلم قال: دخلت على ابى جعفرعليه‌السلام ذات يوم، و هو يأكل متكئاً، و قد كان بلغنا أن ذلك يكره، فجعلت انظر اليه، فدعانى الى طعامه، فلما فرغ، قال: يا محمد، لعلك‌ترى ان رسول اللَّه‌صلى الله عليه وآله ما رأته عين و هو يأكل متكئاً منذ بعثه اللَّه الى أن قبضه؟ ثم ردّ على نفسه فقال: لا واللّه ما رأته عين و هو يأكل متكئاً منذ بعثهاللّه الى أن قبضه...فيختا را التواضع لربه عز و جل...» (كليني، همان، ج 8، ص 129، ح 100؛ شيخ طوسي، الامالي، ج 2، ص 629 و مجلسي، همان، ج 16، ص 277، ح 116 و ج 40، ص 339، ح 25).

66 . ... عن ابى خديجه قال: سأل بشير الدهان ابا عبداللَّه‌عليه‌السلام و انا حاضر، فقال: هل كان رسول اللَّه صلى الله عليه وآله يأكل متكئاً على يمينه و على يساره؟ فقال: ما كان رسول اللَّه‌صلى الله عليه وآله‌يأكل متكئاً على يمينه و لا على يساره، ولكن كان يجلس جلسة العبد. قلت: و لم ذلك؟ قال: تواضعاً للَّه عز و جل» (كليني، همان، ج 6، ص 271، ح 7 و مجلسي، همان، ج 16، ص 262، ح 53).

67 . ... عن المعلى بن خنيس قال: قال ابوعبداللَّه‌عليه‌السلام: «ما أكل نبى اللَّه و هو متكى‌ء منذ بعثه اللَّه عز و جل، و كان يكره أن يتشبه بالملوك، و نحن لا نستطيع ان نفعل» (كليني، همان، ج 6، ص 272، ح 8).

68 . و كان‌صلى الله عليه وآله يقول: «انما أنا عبد آكل كما يأكل العبد و أجلس كما يجلس العبد» (يحصبي، همان، ج 1، ص 86).

69 . ... عن جابر عن ابى جعفرعليه‌السلام قال: «كان رسول اللَّه‌صلى الله عليه وآله يأكل أكل العبد، و يجلس جلسة العبد، و كان يأكل على الحضيض و ينام على الحضيض» (كليني، همان، ج 6، ص 271، ح 6؛ برقي، همان، ج 2، ص 457، ح 387 و مجلسي، همان، ج 16، ص 262، ح 55).

70 . ... عن ابى جعفرعليه‌السلام، قال رسول اللَّه‌صلى الله عليه وآله: «خمس لا أدعهنّ حتى الممات: الأكل على الحضيض مع العبيد، و ركوبى على الحمار مؤكفا، و حلبى العنز بيدي، و لبس الصوف، و التسليم على الصبيان، لتكون سنّة من بعدي» (شيخ صدوق، الأمالي، ص 130 و مجلسي، همان، ج 16، ص 215، ح 2).

71 ....عن ابن عباس: «كان صلى الله عليه وآله يجلس على الارض و يأكل على الارض ويعتقل الشاة، و يجيب دعوة المملوك على خبز الشعير» (طبرسي، همان، ص 16 و مجلسي، همان، ج 16، ص 222، ح 19).

72 . ...عن ابى بصير عن ابى عبداللَّه‌عليه‌السلام قال: «كان رسول اللَّه‌صلى الله عليه وآله يأكل اكل العبد، و يجلس جلوس العبد و يعلم انه عبد» (برقي، همان، ج 2، ص 456، ح 386 و مجلسي، همان، ج 16، ص 225، ح 29).

73 . «و كان صلى الله عليه وآله كثيراً اذا جلس ليأكل أكل ما بين يديه و يجمع ركبتيه و قدميه كما يجلس المصلّى فى اثنتين، الا أنّ الركبة فوق الركبة و القدم على القدم، و يقول صلى الله عليه وآله: أنا عبد آكل كما يأكل العبد، و اجلس كما يجلس العبد» (طبرسي، همان، ص 27).

74 . و عن رسول اللَّه صلى الله عليه وآله انه نهى عن ثلاث أكلات: أن يأكل احد بشماله، او مستلقياً على قفاه، او منبطحاً على بطنه» (تميمى مغربي، همان، ج 2، ص 119، ح 399).

75 . «و روى أن رسول اللَّه صلى الله عليه وآله لم يأكل على خوان قطّ حتى مات...» (همان، ص 28).

76 . مجلسي، همان، ج 16، ص 284، ح 133.

77 . «و يستعين باليدين جميعاً» (طبرسي، همان، ص 29 و نيز ر.ك: تميمى مغربي، همان، ج 2، ص 119، ح 402).

78 . ... عن ابى عبداللَّه‌عليه‌السلام: «كان رسول‌اللَّه صلى الله عليه وآله يجلس جلسة العبد و يضع يده على الارض و يأكل بثلاث اصابع، و ان رسول اللَّه‌صلى الله عليه وآله كان يأكل هكذا، ليس كما يفعل الجبّارون، أحدهم يأكل باصبعيه» (كليني، همان، ج 6، ص 297، ح 6؛ برقي، همان، ج 2، ص 442 و مجلسي، همان، ج 63، ص 414).

79 . و كان‌صلى الله عليه وآله يأكل باصابعه الثلاث، الابهام و التى تليها و الوسطي، و ربما استعان بالرابعة، و كان‌صلى الله عليه وآله يأكل بكفّها كلها و لم يأكل باصبعين و يقول: ان الأكل باصبعين هو أكلة الشيطان» (طبرسي، همان، ص 28).

80 . «و كان‌صلى الله عليه وآله اذا فرغ من طعامه، لعق اصابعة الثلاث التى اكل بها، فان بقى فيها شى‌ء عاوده فلعقها حتى تنظف، و لا يمسح يده بالمنديل حتى يلعق اصابعه واحدة واحدة و يقول: انه لا يدرى فى اى الاصابع البركة» (همان، ص 30).

81 . «و كان‌صلى الله عليه وآله يلحس الصحفة و يقول: آخر الصحفة اعظم الطعام بركة» (همان).

82 ....عن عمرو بن جميع عن ابى عبداللَّه‌عليه‌السلام قال: «كان رسول اللَّه صلى الله عليه وآله يلطع القصعة و يقول: من لطع قصعة فكأنما تصدق بمثلها» (كليني، همان، ج 6، ص 297، ح 4؛ برقي، همان، ج 2، ص 443، ح 318 و شيخ حر عاملي، همان، ج 16، ص 496، ح 1).

83 . ... عن ابى‌عبداللَّه‌عليه‌السلام قال: قال رسول اللَّه‌صلى الله عليه وآله:«إذا اكل احدكم طعاماً فمصّ اصابعه التى أكل بها، قال اللَّه عز و جل: بارك اللَّه فيك» (برقي، همان، ج 2، ص‌443، ح 315).

84 . ابراهيم (14) آيه 7.

85 . و عنه‌صلى الله عليه وآله انه كان يلعق الصحفة، و قال: «آخر الصحفة اعظمها بركة. و ان الذين يلعقون الصحاف تصلى عليهم الملائكة و يدعون لهم بالسعة فى الرزق، و للذى يلعق الصحفة حسنة مضاعفة.» و كان‌صلى الله عليه وآله اذا أكل لعق اصابعه حتى يسمع لها مصيص (تميمى مغربي، همان، ج 2، ص 120، ح 405).

86 . عن جعفر بن محمدعليه‌السلام قال: «كان أبى يكره أن يمسح بالمنديل و فيها شى‌ء من الطعام تعظيماً له، الا أن يمصّها أو يكون الى جانبه صبّى فيعطيه انامله يمصّها» (همان، ج 2، ص 120، ح 406).

87 . همان.

88 . ابوالقاسم الكوفي، فى كتاب الاخلاق، عن رسول اللَّه‌صلى الله عليه وآله، انه قال: «غسل اليدين قبل الطعام و بعده ينفى الفقر و يجلب الرزق» (نوري، همان، ج 16، ص 269، ح 11).

89 . گفتنى است كه برخى انديشمندان وضو در اين روايات را به معناى لغوى آن، يعنى شستن دست‌ها دانسته‌اند (ر.ك: سيد مرتضي، الأمالي، ج 2، ص 58).

90  . ... ان عليّاعليه‌السلام قال: قال رسول اللَّه‌صلى الله عليه وآله: «من سرّه أن يكثر خير بيته فليتوضاً عند حضور طعامه» (الجعفريات، ص 27؛ شيخ صدوق، من لايحضره الفقيه، ج 3، ص 358 و نوري، همان، ج 16، ص 267).]90[

91 . سهل ابن ابراهيم مروزى عن موسى بن جعفرعليه‌السلام عن ابيه عن جدّه متصلا قال: قال رسول اللَّه‌صلى الله عليه وآله: «الوضوء قبل الطعام ينفى الفقر، و بعده ينفى اللمّ و يصح البصر» (قضاعي، مسند الشهاب، ج 1، ص 205 و ر.ك: قطب‌الدين راوندي، الدعوات، ص 142).

92 . قال جعفرعليه‌السلام عن ابيه عن آبائه عن على‌عليه‌السلام قال: قال رسول اللَّه‌صلى الله عليه وآله: «من توضأ قبل الطعام، عاش فى سعة، و عوفى من بلوى فى جسده» (فضل اللَّه راوندي، النوادر، ص 222).

93 . ... عن طلحة بن زيد عن ابى عبداللَّه‌عليه‌السلام قال: «كان رسول اللَّه‌صلى الله عليه وآله يشرب فى الاقداح الشامية يجاء بها من الشام و تهدى له‌صلى الله عليه وآله» (كليني، همان، ج 6، ص‌385، ح 1 و مجلسي، همان، ج 16، ص 268، ح 79).

94 . ...عن طلحة بن زيد عن ابى عبداللَّه‌عليه‌السلام قال: «كان النبى‌صلى الله عليه وآله يعجبه ان يشرب فى الاناء الشامي، و كان يقول: هذا انظف آنيتكم» (كليني، همان، ج 6، ص 386، ح 8 و مجلسي، همان، ج 16، ص 286، ح 80).

95 . «و كان‌صلى الله عليه وآله يشرب فى الاقداح التى يتخذ من الخشب، و فى الجلود، و يشرب فى الخزف، و يشرب بكفّيه، يصبّ فيهما الماء و يشرب و يقول: ليس اناء اطيب من الكف» (طبرسي، همان، ص 31).

96 . «و كان‌صلى الله عليه وآله يشرب من افواء القرب و الاداوى و لا يختنثها اختناثاً و يقول: «ان اختناثها ينتنها» (همان).

97 . و عن رسول اللَّه صلى الله عليه وآله: أنه نهى عن اختناث الاسقية، و هو أن يثنّى افواه القرب ثم يشرب منها. و قيل ان ذلك نهى عنه لوجهين: احدهما انه يخاف أن تكون فيها دابّة أو حيّة فتنساب فى فم الشارب، و الثانى ان ذلك ينتنها (و هو الاحسن) (تميمى مغربي، همان، ج 2، ص 129، ح 448).

98 . «و كان صلى الله عليه وآله لا يتنفّس فى الاناء اذا شرب، فان أراد أن يتنفس أبعد الاناء عن فيه حتى يتنفس» (طبرسي، همان، ص 31).

 

منبع :

سامانه نشریات مؤسّسه آموزشی و پژوهشی امام خمینی(ره)؛ فصلنامه تاریخ در آئینه پژوهش شماره13

مدیر سایت بازدید : 967 چهارشنبه 07 مرداد 1394 نظرات (0)

خواص زالو

زالو هنگام مکیدن خون ، مواد متنوعی ترشح می کند که خواص درمانی دارند. معروف ترین ماده مترشحه از زالو هیرودین است.خواص مواد ترشح شده در خون توسط زالو به طور خلاصه به شرح زیر است :

* خاصیت بی‌حس‌کنندگی : باعث کاهش درد موضعی هنگام نیش زدن می‌شود که عمدتاً به دلیل وجود ماده هیرودین ( Hirudin ) است.

 

* خاصیت گشادکنندگی عروق : به دلیل وجود ماده هیستامین است.

 

* خاصیت ضدانعقادی : به دلیل وجود آنزیم هیالورونیداز موجود در بزاق زالو است. این آنزیم خاصیت آنتی بیوتیکی و حل کردن موکوس بسیار قوی دارد به طوری که در درمان گلوکوم هم بسیار موثر است.

 

* خاصیت آنتی بیوتیکی : این خاصیت اخیراً مورد توجه بسیاری قرار گرفته و بر بیماری‌های ناشی از استاف طلایی و میکروب سل و اسهال خونی و دیفتری موثر است.

 

* خاصیت ضدالتهابی و ضدلخته‌ای

 

خواص بزاق زالو ذیلا به تفصیل آمده است :

آب دهان زالو ( بزاق ) حاوی بیش از یكصد نوع ماده حیاتی مفید است كه موجب درمان بیماریهای مختلفی می شود. این انگل كوچك و شگفت آور به علت توانایی فوق‌العاده ای كه در درمان بیماری ها دارد جایگاه ویژه‌ای در طب دارد. كشور ما دارای ذخایر بسیار زیادی از این جانور است و با داشتن تجربیات بسیار گرانقدر و طولانی در این زمینه ، متأسفانه با روش زالو درمانی بیگانه است. در کشور ما از این نعمت خدادادی برای رفع آلام و دردها استفاده مطلوب نمی شود ، در حالی كه ایران می‌تواند یكی از مراكز زالو درمانی دنیا باشد. در بین گونه‌های زالوی پزشكی بهترین نوع آن نوع شرقی است كه زالوهای موجود در ایران از این نوع است. عمده خواص درمان زالو در بزاق درمان است ، به طوری كه شاید بیشتر از وزن بدنش قادر به تولید بزاق باشد و وقتی به جایی از بدن می‌چسبد آن قدر آب بزاق تولید می‌كند كه از زیر بدن حیوان بزاق می‌چكد. عصاره‌ی آب دهان زالو شامل دو دسته از مواد هستند كه گروهی به عنوان نروترانسمیتر بر روی پایانه‌های عصبی عمل می‌كنند و موجب تحریك عمومی روی نقاط طب سوزنی می‌شوند و دسته‌ دیگر كه بر روی گردش خون عمومی و مویرگ‌ها عمل كرده و به عنوان ضد انعقاد ، ضد تورم و ضد درد ایفای نقش می‌كنند.

 
https://rozup.ir/up/link-attari/%D8%B2%D8%A7%D9%84%D9%88%20%D8%AF%D8%B1%D9%85%D8%A7%D9%86%DB%8C.jpg
خواص زالو درمانی,زالودرمانی

 

در زیر به مهمترین آنزیم‌ها و تركیبات موجود در بزاق زالو می‌پردازیم :

1 ) هیرودین : در بزاق زالو‌ی پزشكی تركیبی وجود دارد به نام هیرودین كه از انعقاد خون جلوگیری می‌كند. تركیبات بزاق زالو به عنوان ماده فیبرینولیتیك عمل كرده ، از عمل فیبرین جلوگیری می‌كند ؛ ضد پلاكت است و از بهم چسبیدن پلاكت‌ها جلوگیری می‌نماید. امید است در آینده بتوان با شناسایی مولكولی تركیبات بزاق زالو از آن به عنوان درمان بیماری‌های ترومبوتیك استفاده كرد. در سال 1884 پروفسور فیزیولوژی دانشگاه ولز به نام جابن هی‌كرافت به خاصیت ضد انعقادی ترشحات گوارشی زالو پی برد و در سال 1950 فریتس ماركواست از آلمان توانست پروتئین هیدرودین را از زالو‌ی پزشكی جدا كند.

 

خواص هیرودین :

هیرودین مهمترین ماده ضد انعقاد بزاق زالو است. پروتئینی‌ متشكل از 65 اسید آمینه است و ردیف اسیدهای آمینه آن با تكنیك PCR مشخص شده است. خاصیت ضد انعقادی هیرودین قوی تر از هپارین است. عمل هیرودین به وسیله عوامل دیگر موجود در زالو مانند همنتین و آنتی استاتین تقویت می‌شود. فعالیت هیرودین را از روی خاصیت ترومبین آن بیان می‌كنند. امروزه فرم نوتركیب هیرودین به نام لیپرودین سنتز شده است. هیرودین توانایی زیادی در ممانعت از انعقاد خون دارد به طوری كه چند قطره بزاق دهان زالو قادر است مقدار زیادی خون را به صورت مایع نگه‌دارد و مانع انعقاد آن شود ( با آزمایشی كه به صورت تجربی بر روی خون مكیده شده توسط زالو انجام شد زمان لخته شدن خون به بیش از 6 ساعت افزایش یافته بود ).

 

وقتی كه خون با لبه بریده بافت تماس حاصل می كند فاكتور 12 یا هاگمن فاكتور فعال می‌شود. متعاقب فعال شدن این فاكتور انعقادی یك سری آنزیم‌ها از جمله آنزیم پروتئاز ترومبین فعال می‌شود این آنزیم سبب تبدیل فیبرینوژن به فیبرین می‌شود و فیبرین به صورت رشته‌های كلاف مانند ، محل بریدگی را می‌بندد و مانع خونریزی می‌شود و خون را منعقد می‌كند. هیرودین به صورت خیلی اختصاصی و قوی از فعالیت آنزیم پیروتئاز ترومبین جلوگیری می‌كند و مانع انعقاد خون می‌شود. فیبرینوژن یك مولكول دایمر است و دو محل اتصال ( FG ) یا ( Binding sites ) برای رسپتور پلاكت‌های فعال شده دارد. ( Gp116-111a ) این محل اتصال می‌تواند سبب اتصال پلاكت‌ها و ایجاد تجمع پلاكتی كند. احتمالاً هیرودین مانع اتصال دور رسپتور ( Fg/Gp ) می شود و از این طریق مانع انعقاد خون می شود از تجمع پلاكت‌ها جلوگیری می كند. اتصال پلاكت‌ها در داخل عروق می‌تواند مرجع به تشكیل پلاكت‌های عروقی و انسداد عروق شود.

 

https://rozup.ir/up/link-attari/%D8%B2%D8%A7%D9%84%D9%88%20%D8%AF%D8%B1%D9%85%D8%A7%D9%86%DB%8C.jpg
خواص زالو درمانی,زالودرمانی
 

خواص دیگر هیرودین :

هیرودین با انبساط ماهیچه‌های صاف جدار عروق سبب گشادی عروق و افزایش جریان خون می‌شود. هیرودین خاصیت بی‌حس كنندگی دارد ؛ لذا دقایقی بعد از چسبیدن زالو به محل و ترشح بزاق منطقه بی‌حس می شود و احساس سوزش ناشی از نیش زالو از بین می‌رود و بیمار به راحتی وجود زالو و خونخواری آن را تحمل می‌كند. بطور كلی برای هیرودین اثرات آنتی كواگولانت ، آنتی ترمبوتیك ، ترمبولیتیك ، آنتی ایسكمیك ، هیپوتنسیو ، تحریك كننده سیستم ایمنی ، ممانعت از تصلب شرائین ، بی حس‌كنندگی ، آنتی باكتریال و خاصیت ضد التهابی شناخته شده است. پژوهشگران دپارتمان فارماكولوژی دانشگاه كنتاكی طی تحقیقاتی ، اثرات ضد انعقادی هیرودین را با هپارین مقایسه كرده‌اند :

* هیرودین برای فعال شدن نیاز به كوفاكتور ندارد.

* هیرودین اثرات پایدار و یكنواخت وابسته به دوز دارد.

* هیرودین اثر مستقیم روی مهار ترومبین دارد.

* هیرودین مسمومیت ندارد.

* هیرودین بی حسی موضعی می دهد.

 

2 ) بدلین : این یك آنزیم مهار كننده پروتئازها مانند تریپسین كیموتریپسین یا پلاسمین است كه فاكتورهای تورم و پخش شدن در بافت می‌باشند.

 

3 ) آپیراز : آپیراز یك آنزیم قوی ضد تجمع پلاكت‌ها با اثرات روان سازی جریان خون است.

 

4 ) اگلین : اگلین ، ضمن این كه یك آنزیم ضد تورم است ، ضد اكسیداسیون و ضد رادیكال نیز می‌باشد.

 

5 ) دستابیلاز : این آنزیم كه یك فاكتور ضد تجمع پلاكتی بسیار قدرتمند است ، با اثرات فیبرینولیزی و هیدورلیزكنندگی منجر به حل شدن لخته‌های خونی تشكیل شده می‌شود ، این آنزیم به وسیله‌ی نیكونوف كشف گردید كه یك شیوه‌ی درمانی بسیار هیجان‌انگیز را معرفی كرد.

 

6 ) هیالورونیداز : این ماده هم به عنوان فاكتور پخش كننده و هم به عنوان یك عنوان یك آنتی بیوتیك عمل می‌كند. این آنزیم با حل كردن مواد بافتی ، زمینه پخش بزاق زالو را در بافت‌ها فراهم می‌كند و با این كار زالو توانایی می‌یابد بافت‌های دور دست را نیز تحت تأثیر قرار دهد و اثرات درمانی در همه‌ جای بدن به خصوص در نزدیكی محل اتصال زالو به بدن بر جای بگذارد.

 

7 ) لیپازها و استرازها : از لیپولیتیك فاكتورها هستند و چربی‌ها را تجزیه می‌كنند و استفاده‌های درمانی از آن شروع شده است.

 

8 ) یك ماده بی حس كننده : وقتی زالو پوست را نیش می‌زند ، ایجاد یك زخم به شكل Y می‌كند ، كه كاملاً بدون درد می‌باشد و به دلیل وجود ماده قوی بی‌حس كنندگی ، به سادگی ، احساس خنكی ایجاد می‌نماید. و بعد از حدود 5 دقیقه پس از چسبیدن زالو به محل ، بیمار دیگر احساس درد و سوزش ندارد و تا آخرین مرحله زالو درمانی ، موجود زالو روی بدن به راحتی تحمل می‌شود.

 

9 ) آنتی الاستاز : این ماده كه از طریق كنترل عمل الاستاز فعالیت می‌كند ، آنزیمی است كه الاستین جلدی را به خصوص در پوست ، تنزل می‌دهد.

 

10 ) ماده گشادكننده رگ : این ماده كه هنوز به طور رسمی مشخص نشده بسیار شبیه هیستامین است. این ماده مانند نوروترانسمیترها كه از 34 غذه‌ی مغزی كه در طول بدن زالوی هیرودومدیسینالیس تقسیم شده‌اند ، ترشح می‌شود. چند دقیقه پس از اتصال زالو محل نیش قرمز و پرخون می‌شود ؛ شاید این پرخونی را بتوان به این ماده نسبت داد كه فلوی ( جریان ) خون را در محل افزایش داده است.

 

11 ) منوكسید نیتروژن سنتتاز : این فاكتور موجود در بزاق زالو شبیه به نوع انسانی است كه سبب ترمیم اعصاب صدمه دیده می‌شود.

 

12 ) اورگلاز : دارای اثرات درمانی در بیماری آرتروز است. بسیار دیده شده است كه افراد مبتلا به آرتروز زانو كه از درد زانو و محدودیت حركتی زانوها رنج می‌برند با چند جلسه زالو درمانی بهبودی بسیار می‌یابند. و ما این را به كرات تجربه كرده‌ایم. زالو همچنین كاتكولامین ترشح می‌كند كه روی پایانه‌های عصبی بخصوص در پوست مانند دوپامین و سروتونین عمل می‌كند.

استیل كولین مترشحه در هیرودومدیسینالیس خیلی مهم است. روش رسمی برای سنجش استیل كولین در بافت ، بر اساس یك روش بیولوژیك شامل قدرت انقباض قسمت پشت زالو می‌باشد.

مواد دیگری مانند استیل كولین ، نوروترنسمیترها مواد شبه هیستامینی با اثرات وازودیلاتوری ، Hementin ، Anti statin ، و آنزیم مشابه PG12 ) Prostaglaindine ) كه مانع فعالیت كالیكریین و فاكتورهای XI و XII می‌شود نیز در بزاق زالو یافت می‌شود.

 

خواص درمانی زالو :

زالو خون را بهتر از حجامت از عمق بدن بیرون می‌كشد. زالو انداختن برای بیماریهای پوستی مثل جوش‌ ، دمل‌های صورت ، لكه‌ها و نقطه‌های سیاه و سفید و نظایر آن مفید است. امروزه زالو به دلیل خاصیت ضد انعقاد خود یكی از ابزارهای جراحی در پیوندها و دوام بافت پیوندی است. هر زالو حدوداً 5CC خون در مرحله اول می‌مكد. البته اگر خونریزی را قطع نكنید ممكن است تا 150CC خونریزی ادامه یابد (  10 ساعت یا بیشتر ). طی زالو درمانی با 10 عدد زالو ، خون از دست رفته ( شامل خونریزی پس از اتمام خونخواری ) 250-350 CC خواهد بود. تحقیقات نشان می‌دهد كه 3-5 روز پس از زالو اندازی عروق جدیدی در اطراف و حاشیه‌ی محل نیش زالو به وجود می‌آیند كه برای تخلیه عروقی این ناحیه مفیدند. بنابراین از نظر درمانی بسیار مهم است كه درمان به زودی قطع نشود ؛ بلكه در دفعات بعدی نیز ادامه یابد تا بیماری و آسیب مرتفع شود. اثرات فارماكولوژیكی بزاق زالو به مدت 10 ساعت یا بیشتر در محل زخم باقی می‌ماند. چنین اثراتی را نمی‌شود با مصرف مواد ضد انعقادی معمولی مثل هپارین در زخم‌های كوچك پوست به وجود آورد. در بیشتر روش‌های جراحی استفاده از زالو توسط جراح ماهر برای بیمار توضیح داده می‌شود ، این روش قدیمی یك روش بی درد كننده اساسی است ؛ زیرا ترشحات زالو با تأثیر بر روی اعصاب اطراف محل درد ، بی‌حسی موضعی ایجاد می‌كند.

 
https://rozup.ir/up/link-attari/%D8%B2%D8%A7%D9%84%D9%88%20%D8%AF%D8%B1%D9%85%D8%A7%D9%86%DB%8C.jpg
خواص زالو درمانی,زالودرمانی

 

جایگاه زالو در طب سنتی ایرانیان :  شیخ‌الرئیس ابن‌سینا باب مبسوطی پیرامون زالو دارد و چنین می‌فرمایند :

«از زالوهایی كه كرك‌ریز و نرم دارند یا لاجوردی رنگ هستند پرهیز كنید زیرا دچار غشی، خونریزی، تب، سستی و قرحه‌های بدخیم خواهید شد. از زالویی استفاده شود كه در آب‌های خزه‌دار كه محل زیست قورباغه‌هاست نمو كرده و نه زالویی كه در آبهای گل‌آلود سیاه بوده است. زالو بهتر است «حجامت» خون تباه را از عمق بدن بیرون می‌كشد. زالو را ابتدا سرازیر نگهدارید تا استفراغ كند و محتویات شكمش بیرون آید سپس اندكی خون بره به او بدهید. سپس مواد چسبنده و كثیف بدن او را با بوراكس پاك كنید ( استفاده از مواد صابونی عطردار مضر است) و جایی را كه می‌خواهید زالو بگذارید با دست مالش دهید تا سرخ شود. اگر جای زالو انداختن را با گل سرشور یا خون اندود كنند. زالو بهتر می‌چسبد. بهتر آن است كه پس از جدا شدن زالو، محل گزش او را حجامت برنهید تا احیاناً اگر آزاری و عفونتی براثر نیش زالو عارض شده، از بین برود اگر پس از زالو اندازی خون بند نمی‌آید مازوج سوخته، نوره، خاكستر یا سوده نرم (یا پودر باقلا و زردچوبه)استعمال شود. زالو اندازی برای بیماری‌های پوست از قبیل جوش‌ها، دمل‌ها، لكه‌های سیاه و نقطه‌های سیاه و سپید و... مفید است.»

 

در طب عامیانه نیز زالو در كوچه و بازار به فروش می‌رسیده و تا حدود سی‌سال قبل، همه می‌دانستند كه برای علاج زخم چركین و دمل بهترین درمان زالو اندازی است. یا برای پیشگیری از فساد دهان و لثه و داشتن دندانهای محكم باید بناگوش را زالو گذاشت. مخبرالسلطنه در كتاب خاطرات و خطرات حكایتی جالب نقل می‌كند : «جهانگیرخان وزیر صنایع دچار قانقریا شد و دكتر تولوزان فرانسوی (پزشك مخصوص دربار) دستور به قطع پای ایشان داد. آشنایان جهانگیرخان با قطع پا مخالفت ورزیده و میرزاحسن‌خان جراح‌باشی محله را به عیادت جهانگیرخان آوردند. او پس از معاینه گفت به من یازده روز فرصت دهید تا این پا را معالجه كنم. میرزاحسن در سه نوبت زالوی زیادی به پای بیمار انداخت و پس از یاده روز از تولوزان فرانسوی دعوت كردند كه پا را ملاحظه كند. تولوزان وقتی پا را دید، بهبود آن را تأیید كرد و از اینكه قبلاً به میرزاحسن ناسزا گفته بود معذرت خواهی كرد و دویست تومان به میرزاحسن داد».

زالو اندازی جزو سنت‌های درمانی پذیرفته شده و به همان معروفیت و مقبولیت حجامت و فصد (رگ‌زنی) بین توده‌های مردم رواج داشت. آری این حیوان یك گرمی به ظاهر مشمئز كننده طی سالیان دراز بیماری‌های صعب‌العلاجی را براحتی درمان می‌كرد و بیماران را از صرف هزینه‌های گزاف، بریده شدن از اندام‌ها، بد شكل شدن پوست، فلج شدن ناشی از سكته مغزی و . . . نجات می‌داده است. تأیید این نظر را با پرسش از افراد 40سال به بالا می‌توانید جستجو كنید.دیدگاه حكیم جرجانی پیرامون زالو درمانی : جرجانی معتقد است بهترین زالو، زالوی موجود در آب‌های پاكیزه است و شكل او باید همانند دم موش باشد و شكم او سرخ و پشت او سبز و سرش كوچك باشد و او نیز معتقد است منفعت زالو بیشتر در بیماری‌های پوستی مانند ریش بلخی، قوبا، سعفه و . . . می‌باشد. طریقه استعمال و موارد احتیاطی كه جرجانی برشمرده همان دیدگاه بوعلی‌سیناست كه از تكرار آن صرف‌نظر می‌كنیم. نكته بارز افتراق دیدگاه جرجانی با تمام حكما درباره كاربرد زالو این جمله او در كتاب ذخیره است كه می‌فرماید : «نخست تن را به فصد و مسهل پاك باید كرد و سپس دیوچه (زالو) را فراز گذارید تا منفعت او پدید آید»
مدیر سایت بازدید : 668 شنبه 22 شهریور 1393 نظرات (0)


یکی از روش های درمانی طب سنتی، درمان بوسیله بادکش هست که با استفاده از ابزار مخصوصی این کار را انجام می دهند.

 

همچنین این نوع از درمان در کشور های ایران، چین و هند کاربرد بسیاری دارد و روزانه صدها نفر به مراکز مربوطه مراجعه می کنند.

 

اگر احساس خستگی و کوفتگی دارید، اگر از خستگی زودرس رنج می برید، اگر کمردردهای بی سابقه ای به سراغتان می آیند، حتما روش درمانی بادکش را تجربه کنید.

 

در کتاب "روش های درمانی با بادکش" ، شما با انواع روش های بادکش آشنا خواهید شد. این کتاب با توضیح مفصل و تصاویری در همین زمینه همراه است تا شما را به طور کامل با این روش درمانی موثر آشنا سازد. امیدواریم از این کتاب بهره ببرید.

نویسنده این کتاب، نیما نیک نژاد می باشد.

 

بادکش (dry cuping) یا همان حجامت خشک، یعنی ایجاد کِشش و مکش در پوست بدن به وسیله ظرفی توخالی. این اتفاق باعث جمع شدن پوست در داخل لیوان و ایجاد انبساط در آن ناحیه می شود.

 

البته باید متذکر شویم که این روش باید توسط افراد متخصص در این کار انجام شود، نه هر فردی.


می توان از بادکش در موارد زیر استفاده نمود:

1- خون رسانی بیشتر: به دلیل افزایش جریان خون مویرگی با انجام بادکش، خون رسانی بیشتر خواهد شد. لذا می توان از این روش برای افزایش بافت ماهیچه ای استفاده نمود، مثلا برای رفع لاغری های موضعی. همچنین می توان چربی موضعی را مقداری برطرف نمود، چون مزاج خون گرم است.

 

2- افزایش دفاع: افزایش خون رسانی موضعی با فراخوانی سلول های دفاعی و فاکتورهای ضد التهاب خونی به موضع، باعث تسریع ترمیم آسیب های بافتی و عفونت های موضعی می شود، مثلا با بادکش کردن اطراف زخم های بستر می توان به ترمیم و بهبود این زخم ها کمک شایانی کرد و یا در در درمان بیماری برص و … از این روش می توان کمک گرفت.

 

3- ایجاد انبساط: بادکش باعث رفع اسپاسم و گرفتگی های عضلانی و ایجاد انبساط در عضلات و اعضا می گردد.

 

4- انتقال مواد: بادکش باعث انتقال مواد از مواضع مجاور موضع بادکش می گردد و از این خاصیت برای انتقال مواد از عضوی به عضوی دیگر استفاده می گردد، مثل انتقال مواد سوداوی از مغز به سمت اسافل.

 

5- تحریک فعالیت موضعی: بادکش باعث حرکت در عضوها می شود، مثل افزایش حرکت دودی روده ها با بادکش سبک روی شکم.

 

6- رفع خستگی: به دلیل خون رسانی زیاد و سایر خواص، بادکش در رفع خستگی و کسالت قابل استفاده است، به خصوص در بعضی مزاج ها، مثل بادکش گرم در فردی با مزاج سرد و تر.

 

7- تمرکز قوا بر عضوی خاص: بادکش باعث توجه قوه مدبره و تمرکز قوای بدن به موضع تحت بادکش می گردد، مثلا در سردردها می توانیم برای تسکین، قوای بدن را به سمت ساق پا بکشیم و یا مثلا برای برخی بیماری ها که علت آنها ضعف عضو است، به خوبی می توانیم از بادکش برای تقویت آن عضو کمک بگیریم. البته واضح است که در مورد اول، هدف تسکین و در مورد دوم هدف درمان است.

 

8- خروج مواد مضر از بدن: برای کمک به خروج مواد مضر و سموم از بدن می توان از بادکش استفاده کرد، مثل خروج نیش حشرات یا عفونت آبسه ای که باز شده است.

 

9- رفع نفخ اعضا: بادکش باعث از بین رفتن نفخ اعضا می شود و بادکش گرم در این مورد، اثرش بیشتر است.

مدیر سایت بازدید : 1188 شنبه 22 شهریور 1393 نظرات (0)


دکتر رضا منتظر (متولد 1349– تهران) متخصص، محقق و پژوهشگر طب سنتی و اسلامی و صاحب آثاری چون "طب اسلامی گنجینه تندرستی" و "طب ایرانی اسلامی در آیینه تاریخ" است.

 

برای معرفی این کتاب میهمان آقای دکتر درعطار خانه اکسیر شدیم.

 

این روزها ما برای تسکین کوچکترین دردهایمان دنبال قرص و کپسول می‌گردیم، اما حتما راه حل دیگری هم هست.

 

تا به حال شده برای تهیه دارو به جای داروخانه به عطاری بروید؟!

 

رضا منتظر که دانش آموخته پزشکی کلاسیک است، سال هاست که اولویت خود را طب سنتی و اسلامی قرار داده و به خوبی توانسته داشته‌های علم اصیل پزشکی را در این کتاب جمع‌آوری کند.

 

کارشناسان معتقدند طب سنتی علاوه بر گشودن برخی بن‌بست‌های طب مدرن، آن را تعدیل می‌کند و طب جدید هم به نوعی مکمل طب سنتی است.

 

رضا منتظر در گفتگو با خبرنگار باشگاه خبرنگاران گفت: متاسفانه چیزی که در ذهن قشر تحصیلکرده و پزشکان و متخصصین ما قرار داده‌اند این است که علم پیشرفت کرده و با این ترقی و مدرنیته، پزشکی جدید جای طب سنتی را گرفت، اما این گونه نیست. همانطور که در فصل اول کتاب اشاره کردم یک کودتای طبی در اروپا و ایران رخ داد که بساط طب سنتی را تا امروز جمع کرده است.

متاسفانه بین این دو طب تا به حال هیچ مقایسه‌ای صورت نگرفته است و اگر کسی انجام داده است ارائه کند و این را ثابت کند که طب شیمیایی از طب سنتی برتر است و امروز نباید به طب سنتی برگشت که یک چنین چیزی تا به حال نبوده و ما تمام این شواهد و مستندات را در این کتاب آورده‌ایم.

 

وی در ادامه گفت: ما تاریخ طب را به معنای واقعی زیر ورو کردیم و بعضی از این کتاب‌ها را که در بازار نبود و الان هم نیست را نیز مطالعه کردیم و برای استفاده و بهره‌ بردن از آنها حتی به عضویت کتابخانه خاص درآمدیم که بتوانیم این منابع را مطالعه کنیم.

 

دکتر منتظر تصریح کرد: فکر می‌کردیم نگارش این اثر شش ماه زمان ببرد، اما نگارش آن دو سال به طول انجامید.

 

ما ضمن به کار بردن منابع طب سنتی و اصیل، یک‌سری ذخیره‌های ارزشمند در طب اسلامی را هم در کتاب جمع کردیم که فصلی را به خود اختصاص داد.


رضا منتظر نویسنده کتاب در ادامه افزود: فصلی به عنوان طب در کلام پیامبر اکرم (ص) و ائمه معصومین (ع) در کتاب وجود دارد و در انتها بحث حجامت که موضوع پایان نامه من بود که شامل ترکیب خون ، اثرات درمانی قدیم و جدید و...  فصلی از کتاب شده است و در نهایت به محصولی که در دست شماست رسیده است

 

مقدمه کتاب «طب اسلامی گنجینه تندرستی» را استاد حسین خیراندیش و دکتر سید احمد ثاقبى، دانشیار بیماری هاى داخلی دانشگاه علوم پزشکى مشهد نوشته اند.

 

فهرست اجمالى مطالب این کتاب شامل موارد زیر است:

مقدمه ى مۆلف

فصل اول : تعریف واژه ها

فصل دوم : بیان حقایق تاریخى

فصل سوم : بیان حقایق طبى در قرآن کریم

فصل چهارم : طب در کلام پیامبراکرم و ائمه اطهارعلیهم السلام

فصل پنجم : نارسایى ها، نقاط ضعف و آفات طب رایج

فصل ششم : برخى شواهد برترى طب اسلامى و سنتى بر طب رایج

فصل هفتم : تکلیف چیست؟

فصل هشتم : موانع موجود در راه احیاء طب سنتى

فصل نهم : حجامت

 

منبع: باشگاه خبرنگاران جوان

مدیر سایت بازدید : 700 شنبه 22 شهریور 1393 نظرات (0)


بهداشت جسمی یکی از ارکان مهم در سبک زندگی اسلامی است، به طوری که در احادیث و روایات، نظافت شخصی و استحمام بسیار مورد تاکید قرار گرفته و حتی در سیره بزرگان و معصومین (ع)، آداب و ضوابطی در این راستا ارائه شده است.

 

در دین مبین اسلام، معنویت و نظافت ارتباط تنگاتنگی با یکدیگر دارند و گواه این امر وارد شدن احکام غسل های متعدد واجب و مستحبی است که همگی در ارتباط با احکام عبادی مطرح گردیده و بالارفتن ثواب عبادات مختلف مشروط به انجام این فریضه شده است.

 

امام رضا علیه السلام در سفارشی، استحمام را دارای فواید بسیاری دانسته و می فرمایند: حمام منافع زیاد و قابل توجهى دارد. مزاج آدمى را به اعتدال می کشاند. چرک و پلیدى را بر طرف می کند. رگ هاى تن را از کوچک و بزرگ همه را نرم و ملایم می سازد. اعضاء را تقویت می کند. فضولات بدن را زایل می نماید؛ مواد زاید را ذوب و نابود می گرداند و عفونت را از میان می برد.

 

و در سفارشی دیگر برای جلوگیری از ابتلا به برخی از ناراحتی ها می فرمایند: اگر قبل از حمام در قسمت سر و گردن احساس درد می کردید، موقتا از حمام خودداری کنید.

 

نیز فرمود : هر که غسل کند از آبی که از غسل مردم جمع شده باشد در حمام و خوره به او برسد، ملامت نکند مگر خود را.

 

امام رضا (ع) همچنین فرموده اند: کسى که می خواهد در پوست بدنش جوش و تاول پیدا نشود، قبل از اینکه داخل گرمابه شود، یا میان آب گرم برود، به بدن خود روغن بنفشه بمالد.


امام رضا علیه السلام در بیانی دیگر افراط در حمام کردن را نهی کرده اند.

 

سلیمان جعفرى می گوید حضرت رضا علیه السلام فرمود: حمام یک روز در میان گوشت بدن را زیاد می کند، و هر روز حمام رفتن، پیه‏هاى کلیه را آب می سازد.

 

امام رضا علیه السلام در سخنانی جامع آداب حمام کردن را برشمرده می فرماید: َإِذَا أَرَدْتَ دُخُولَ الْحَمَّامِ وَ أَنْ لاتَجِدَ فِى رَأْسِکَ مایُۆْذیکَ، فَابْدَأْ عِنْدَ دُخُولِ الْحَمَّامِ بِخَمْسِ حَسَواتِ ماءٍ حارٍّ فَإِنَّکَ تَسْلَمُ بِإِذْنِ اللَّهِ تَعالى مِنْ وَجَعِ‏الرَّأسِ وَالشَّقیقَةِ. وَ قیلَ خَمْسَةُ أَکُفِّ ماءٍ حارٍّ تَصُبُّها عَلى رَأْسِکَ عِنْدَ دُخُولِ الْحَمَّامِ. وَ اعْلَمْ أَنَّ تَرْکیبَ الْحَمَّامِ عَلى تَرْکیبِ الْجَسَدِ. لِلْحَمَّامِ أَرْبَعَةُ أَبْیاتٍ مِثْلُ أَرْبَعِ طَبائِعٍَ. أَلْبَیْتُ الْأَوَّلُ: بارِدٌ یابِسٌ، وَالثّانی: بارِدٌ رَطْبٌ، وَالثّالثُ: حارٌّ رَطْبٌ، وَالرّابِعُ. حارٌّ یابِسٌ .

 

هرگاه خواستی حمام بروی و در سر خود ناراحتی پیدا نکنی، هنگام ورود به حمام ‌ابتدا پنج جرعه آب گرم بنوش، در این صورت به خواست خدای تعالی، از سردرد و درد شقیقه در امان خواهی بود. بعضی گفته‌اند هنگام ورود به حمام پنج مشت آب گرم‌ روی سر خود بریز.

 

بدان که حمام هم ترکیبی مانند ترکیب بدن دارد، یعنی همان‌طور که‌ بدن دارای چهار طبع است حمام نیز دارای چهار خانه می‌باشد: خانه اول: سرد و خشک است، خانه دوم: سرد و مرطوب، خانه سوم: گرم و مرطوب، و خانه چهارم: گرم و خشک.

 

توصیه هایی از سایر امامان درباره استحمام

امام علی (ع) حمام را خانه خوبی می دانند که در آن انسان به یاد آتش دوزخ می افتد و چرک و کثافات را از خود دور می کند.

 

امام موسی کاظم (ع) نیز فرموده اند: «یک روز در میان به حمام رفتن بر گوشت بدن می افزاید و هر روز حمام رفتن، پیه کلیه ها را آب می کند.»

 

امام صادق (ع) نیز آدابی برای استحمام قائلند به طوریکه می فرمایند: «پس از خروج از حمام پاها را بشویید که درد سر را برطرف می کند و به هنگام خروج عمامه بگذارید (یعنی سر را بپوشانید)».

 

همچنین ایشان مصرف روغن برای نظافت و نشاط پوست را توصیه کرده و فرموده اند: «روغن پوست را نرم و عقل را زیاد می کند و مجاری آب بدن را پاک می سازد و آلودگی تن را از بین می برد و رنگ پوست را روشن می گرداند.»

 

آداب حمام رفتن در دین اسلام

- یک روز در میان حمام کردن

- خواندن اذکار مخصوص

- ریختن آب گرم بر سر و پاها در ابتدای ورود

- خوردن جرعه ای از آب حمام (چرا که رفع ناراحتی مثانه می کند)

- نخوردن آب سرد در حمام

- عدم استحمام با آب سرد (زمانی که ترس بیمار شدن می رود)

- ریختن آب سرد بر روی پاها پس از خروج از حمام (که درد بدن را می برد)

- شانه نزدن و مسواک نزدن در حمام

- در حال گرسنگی حمام نرفتن

- با شکم پر حمام نرفتن

- در حال روزه حمام نرفتن

- زدودن موهای اضافه بدن

- شستن سر با گل ختمی و سدر

- بستن لنگ در حمام

- بستن سر پس از خروج از حمام

- قرآن نخواندن در حمام در حالت عریان

-  روغن مالی بدن (ماساژ)

- پس از حمام خواندن دو رکعت نماز مستحب است.

مدیر سایت بازدید : 475 شنبه 22 شهریور 1393 نظرات (0)


بیشترین و ضروری ترین ماده ای که انسان در سفر مصرف می کند آب است و آب مناسب نوشیدن برای مسافر از اهمیت ویژه ای برخوردار است، زیرا آب قابل شرب موجب دفع آسیب ها و صدمات از مسافر است.

 

امام رضا (ع) در توصیه ای پزشکی به کسانی که قصد سفر دارند می فرمایند: برای مسافر ضروری است که کمی از خاک وطن خود با خویش داشته باشد و در هر منزلی که وارد می شود کمی از آن خاک را با آب های نوشیدنی آن جا بیامیزد (و خوب آن را به هم زده، بعد صبر کند تا ذرات گل و خاک آن کاملا رسوب کرده و صاف شود) سپس از آبی که با خاک وطنش آمیخته است و به آن عادت داشته بنوشد.

 

امام رضا (ع) در مورد طریقه صحیح مصرف آب، دستورالعمل های مفید و راهگشایی ارائه کرده اند. آن حضرت می فرماید: آب‌های شور و آب‌های سنگین موجب یبوست می‌شود و آب برف و آب یخ برای غالب مزاج‌ها مضر و خطرناک است.

 

بهترین و شایسته ترین آبها برای نوشیدن، خواه برای شهروندان ساکن، خواه برای مسافران، آبی است که چشمه آن از سمت مشرق، سبک، شفاف و زلال باشد و محل پیدایش و خروج آن از طرف طلوع خورشید باشد.

 

بر اساس این ویژگی ها، آبی که مجرایش از کوهای خاکی و شنی بگذرد، بهترین و سالم ترین آب هاست، زیرا این گونه آب ها در فصل زمستان گرم و در تابستان سرد می باشند و موجبات نرم کردن شکم را فراهم می سازند. چنین آب هایی برای مزاج های گرم نیز سودمند است.

 

سالم ترین و بهترین آن ها آبی است که از محل خود بجوشد و مجرای آن شکاف تپه ها و کوههای خاکی باشد.

 

و اما آب های چاه، مشروط بر اینکه جریان داشته و حبس شده نباشد، سبک، شیرین، صاف و زلال و برای بدن ها بسیار سودمند است.

امام رضا (ع) می فرماید: بدانکه حرکت شدید در هوای بسیار گرم برای بدن های لاغر مضر است، بویژه هنگامی که شکم از غذا خالی باشد

اما آب مرداب ها و آب دره ها گرم و غلیظ اند، به خصوص در تابستان، چون راکد است و آفتاب دائم بر آن می تابد و مصرف طولانی آن موجب تشدید صفرا و بزرگی طحال می شود.

 

امام رضا (ع) همچنین در باره شرایط بهداشتی سفر می فرماید:

بدانکه مسافر، اگر می تواند از مسافرت در ایام گرما دوری کند و اگر به سفر می رود با شکمی پر از غذا و شکم خالی نباشد، بلکه در حالت اعتدال باشد و از غذاهای سرد مثل قریص (گوشت با سرکه و سبزیجات و دانه های پخته) تناول کند و از سرکه، روغن زیتون، آبغوره و خوراکی های سرد دیگر استفاده کند.

 

امام رضا (ع) همچنین می فرماید: بدانکه حرکت شدید در هوای بسیار گرم برای بدن های لاغر مضر است، بویژه هنگامی که شکم از غذا خالی باشد، ولی برای افراد چاق مفید است.

 

امام رضا(ع) در مسیر طولانی سفر به ایران، همواره مراقب رعایت بهداشت و اخلاق بودند. آن حضرت (ع) مسیری بسیار طولانی را از مدینه طی کردند تا به ایران رسیدند که این سفر حدود یک سال طول کشید.

 

ضحاک بن ابی رجا یکی از راویان نقل می کند «من در طول سفر طولانی اباالحسن علی بن موسی الرضا(ع) همراه ایشان بودم و جالب بود که در طول این سفر یک بار هم اتفاق نیفتاد و من ندیدم که آن حضرت آب دهان بر زمین بیندازند.»

 

این روایت تاریخی ضحاک ابن ابی رجاء باید برای ما درس آموز باشد که آن حضرت در این سفر طولانی حتی آب دهان بر زمین نینداختند و مراعات بهداشت و اخلاق را می کردند.

 

آداب سفر در روایات و احادیث

1- گفتن بسم‌الله به هنگام آغاز سفر

2- افتتاح سفر با دادن صدقه و خواندن آیه‌الکرسی

3- کمک به همسفران و کوتاهی نکردن در خدمت به دیگران

4- انتخاب همسفری که در خرج کردن مانند وی باشد

5- خوش‌ اخلاقی، حلم و بردباری

6- برداشتن توشه خوب و فراوان بخصوص در سفر مکه

7- دعوت از همراهان بر سر سفره

8- شوخی و مزاح با دیگران

9- اهمیت دادن به نماز اول وقت

10- غسل پیش از سفرهای زیارتی

11- ترک کلام بیهوده و مجادله در راه

12- داشتن وضو

13- لباس پاک، نو و سفید در سفر زیارتی

14- عطر زدن و خوشبو بودن

15- آوردن هدیه و سوغاتی برای خانواده مخصوصا در سفر حج

16- رفیق و همراه بودن در تصمیم‌گیری‌ها جز در مورد گناه و نافرمانی خدا

 

در دستورات دینی ما آمده است که مسافر قبل از سفر باید اعمال زیر را انجام دهد:

1- پاک کردن بدن از اخلاط فاسد با فصد یا آشامیدن مسهل، چون حرکت سفر باعث تحریک اخلاط فاسد شده و باعث بروز بیماری در طی مسافرت می شود. اگر فرد با تن ناپاکیزه سفر کند، احتمال ابتلا به تب افزایش می یابد و اگر تب نکند دچار جوش و دمل پوستی، آماس و سرماخوردگی می شود.

 

2- عادت دادن بدن به حرکات سفر و سختی های آن از جمله بی خوابی، تشنگی، گرسنگی، صبر بر جماع و اغذیه مسافرت تا به طور ناگهانی، تغییر فاحش در بدن فرد ایجاد نشود. اگر حرکت سفر در تابستان است، فرد باید خود را به گرما، راه رفتن در هوای گرم و آشامیدن آب گرم عادت دهد و اگر در زمستان است، خود را به سرما عادت دهد تا بدنش از هیچ کدام از اینها متضرر نشود.

 

3- کمتر خوردن خوراک هایی که در شهر خود به آن عادت دارد.

 

4- به همراه داشتن داروهایی که قبل از سفر به آن نیاز دارد.

مدیر سایت بازدید : 569 پنجشنبه 26 تیر 1393 نظرات (3)



دکتر محمد آزادبخت ، معاون غذا و داروی دانشگاه علوم پزشکی مازندران، یکی از دغدغه‌های بیماران در ماه مبارک رمضان را روزه‌داری و چگونگی مصرف داروها دانست و گفت:



http://up.attari.us/up/attari/mataleb/23237123115247751861511641187119878245172209.jpg

فرد مبتلا به بیماری که مجبور به مصرف دارو در این ماه می‌باشد، قبل از هر چیز باید با پزشک معالج خود مشورت نماید.

 

دوران بارداری، شیردهی و برخی از بیماری ها مانند دیابت، فشار خون بالا، بیماری های قلبی و عروقی، چربی خون، روده تحریک پذیر، یبوست، زخم های گوارشی (معده و اثنی عشر)، اختلالات کلیوی، بیماری های اعصاب و روان و آسم همگی از شرایط جسمی هستند که فرد ملزم است پیش از اقدام به روزه‌داری، با پزشک معالج خود در خصوص روزه‌داری و همچنین نحوه مصرف داروها مشورت نماید.

 

اثربخشی بسیاری از داروها، ارتباط مستقیمی با مصرف به موقع آنها در زمان معین دارد. بیماران هیچ گاه نباید بدون مشورت با داروساز یا پزشک معالج خود، اقدام به قطع دارو، تغییر یا کاهش دوز مصرفی و یا تغییر زمان مصرف آن نمایند.

 

رعایت نکردن این اصول می تواند منجر به عدم کارآیی دارو، عدم دستیابی به اثرات درمانی، بروز اثرات جانبی و تشدید بیماری شود.

 

مصرف بسیاری از داروها را می‌توان پس از مشورت با پزشک به زمان سحری یا افطار منتقل نمود. چنانچه فردی به رغم ابتلا به بیماری، پس از مشورت با پزشک معالج خود، مجاز به روزه گرفتن باشد، می‌بایست به نکات زیر توجه نماید:

 

1- قطع ناگهانی برخی از داروها به واسطه روزه‌داری بسیار خطرناک است. بیمار باید درباره قطع مصرف داروها و نحوه استفاده از آنها در ماه مبارک رمضان، با پزشک و یا داروساز خود مشورت نماید.

 

2- بیماران مبتلا به بیماری انسدادی ریوی (COPD) و صرع، در معرض خطر تغییر دوز دارو در ایام روزه‌داری می باشند. پزشکان علاوه بر اینکه باید به بیماران صرعی که با قطع دارو دچار بازگشت حملات تشنجی می‌شوند مشاوره دقیق بدهند، باید به بیماران مبتلا به آسم که با قطع داروهای استنشاقی و افشانه‌های تنفسی دچار حملات آسمی می‌شوند، توصیه‌های لازم را ارایه بنمایند.

 

3- مطالعات به عمل آمده روی داروهای ضد فشارخون و ضد انعقاد خون نشان می‌دهد که روزه داری تاثیر خاصی بر اثربخشی این داروها ندارد. البته گاهی اوقات لازم است در مورد داروهای مدر (ادرار آور)، برای جلوگیری از دست رفتن آب بدن، پزشک اقدام به کاهش دوز این داروها در بیماران روزه‌دار بنماید.
از آنجاکه مصرف کافی آب و مایعات نقش بسیار مهمی در دفع داروها و متابولیت های ناشی از آنها دارد، لازم است دقت شود که در فاصله بین افطار تا سحر به میزان کافی آب و مایعات به بدن روزه‌داران و به خصوص بیمارانی که دارو مصرف می‌کنند، برسد

4- برخی از داروهای ضد التهاب این قابلیت را دارند که دو بار در طول روز مصرف شوند. مصرف این‌گونه داروها را می‌توان با مشورت پزشک و داروساز به زمان افطار یا سحر موکول نمود.

 

5- جهت درمان عفونت، پزشک معالج می‌تواند اقدام به تجویز آنتی بیوتیک‌هایی بنماید که به جای چند بار مصرف در طی روز، یک یا دو بار در روز مصرف شود.

 

6- برخی از داروها نیز به شکل آهسته رهش در بازار دارویی موجود می‌باشند. در مورد این داروها بجای مصرف سه تا چهار بار در روز، پزشک می‌تواند داروی آهسته رهش که یک بار در روز تجویز می‌شود توصیه نماید.

 

7- تغییر نحوه مصرف برخی از داروها (از شکل خوراکی به شکل پوستی) در این ایام نیز بنا به تجویز پزشک ممکن می‌باشد. در صورت وجود این شکل دارویی، بجای مصرف برخی از داروهای خوراکی، پزشک معالج می‌تواند آنها را به شکل زیست چسب (مثلا مخاط چسب تریامسینولون استوناید) تجویز نماید.

 

8- در خصوص بیماران دیابتی، هرچند روزه‌داری برای برخی از مبتلایان به دیابت بنا بر تشخیص پزشک معالج می‌تواند مفید باشد، ولی تغییر خودسرانه دوز دارو و رژیم غذایی در برخی دیگر می‌تواند بسیار خطرناک باشد. بیماران دیابتی باید پیش از شروع ماه مبارک تحت بررسی پزشکی قرار گیرند. بیماران باید از نظر میزان قند خون، فشار خون، چربی خون، انعقاد خون و بررسی‌های کلی وضعیت بیوشیمی خون پایش گردند و بر این اساس رژیم غذایی و دارویی مختص هر بیمار قبل از شروع ماه مبارک تعیین گردد.

 

9- بیمارانی که انسولین مصرف می‌نمایند، قبل از اقدام به روزه‌داری باید با پزشک معالج خود مشورت نمایند. در تمامی بیماران دیابتی، تنظیم و کنترل مرتب قند خون، بسیار مهم می‌باشد.

 

10- هم بیماران دیابتی و هم خانواده فرد دیابتی باید در رابطه با خطرات تهدیدکننده و عوارض روزه‌داری مورد مشاوره قرار بگیرند. هم‌چنین افراد فوق، در مورد علایم افزایش و کاهش قند خون، اندازه‌گیری قند خون، تنظیم وعده‌های غذایی، فعالیت بدنی و مصرف داروها در ماه مبارک رمضان باید آموزش لازم را دریافت کنند. علاوه بر این ضروری است روش درمان و اقدامات لازم در صورت بروز مشکل، به فرد همراه بیمار آموزش داده شود.

 

11- چنانچه بیمار از شرایط عمومی مناسبی برای روزه‌داری برخوردار باشد، قاعدتا استفاده از اشکال دارویی خاصی که داروها را به صورت غیرخوراکی به بدن می‌رساند، مشکلی ایجاد نخواهد کرد. بعضی از این اشکال دارویی عبارتند از: قطره‌های گوشی، بینی و چشم، کرم‌ها، پمادها و داروهایی که به صورت پلاستر (چسب‌های پوستی) مصرف می‌شوند، شیاف‌های مقعدی و واژینال، دهان شویه‌ها و اسپری‌های دارویی (مانند داروهای ضد آسم که در مورد این داروها نظر شرعی مراجع تقلید متفاوت است)، قرص‌های زیرزبانی مانند نیتروگلیسیرین (که در مورد این داروها نیز نظر شرعی مراجع تقلید متفاوت است)، داروهای تزریقی عضلانی و زیرجلدی به شرط آنکه حاوی ویتامین‌ها و یا مواد مغذی نباشند (که البته در مورد داروهای تزریق وریدی نیز مراجع تقلید نظرات متفاوتی دارند).

 

12- افرادی که باید داروهای خود را به طور روزانه (یک بار در روز) مصرف کنند، برای ادامه درمان خود در زمان روزه‌داری با مشکل خاصی رو به رو نیستند. این بیماران می‌توانند زمان مصرف داروی خود را در فاصله بین افطار تا سحر قرار دهند. در صورتی که لازم است داروی خود را با معده خالی مصرف کنند، بهترین زمان مصرف دارو برای آنها یک ساعت قبل از سحری و یا دو ساعت بعد از افطار می‌باشد.

 

13- بیمارانی که مجبور به مصرف روزی دو یا چند بار از داروها هستند، ممکن است پس از مشورت با پزشک معالج خود قادر باشند داروهای خود را در فاصله بین افطار تا سحر استفاده کنند. این مورد برای بیمارانی که مجبور به مصرف داروها با دفعات بیشتر هستند تقریبا ناممکن است و این قبیل افراد بهتر است از روزه‌داری صرف‌نظر نمایند. در مواردی خاص ممکن است پزشک معالج قادر باشد با جایگزینی داروهای این بیماران با انواع طولانی اثر آنها و یا تعویض دارو با یک داروی مشابه با نیمه عمر طولانی‌تر، امکان روزه‌داری را برای این گروه از بیماران نیز فراهم نماید.در این موارد صرفا نظر پزشک درمانگر تعیین کننده است.

 

14- از آنجا که به هم خوردن عادات غذایی در ایام ماه مبارک رمضان باعث بروز تغییراتی در روندهای فیزیولوژیک و متابولیک بدن و در نتیجه ایجاد تغییرات در میزان و سرعت متابولیسم و دفع داروها خواهد شد، لازم است علایم حیاتی مربوط به کنترل بیماری با دقت بیشتر و در فواصل کوتاه‌تری کنترل شود.

 

15- از آنجاکه مصرف کافی آب و مایعات نقش بسیار مهمی در دفع داروها و متابولیت های ناشی از آنها دارد، لازم است دقت شود که در فاصله بین افطار تا سحر به میزان کافی آب و مایعات به بدن روزه‌داران و به خصوص بیمارانی که دارو مصرف می‌کنند، برسد.

 

این اقدام ضمن تامین نیاز بدن روزه‌داران به مایعات، به خصوص در زمانی که ماه مبارک رمضان در فصل گرما قرار دارد، شرایط لازم را برای دفع مناسب داروها و متابولیت‌های آنها از بدن فراهم خواهد کرد.

 

بیمارانی که علاقمند به آگاهی از جنبه های شرعی این موضوع هستند، باید از طریق تماس با دفاتر مراجع تقلید خود کسب اطلاع کنند.

 

مرکز اطلاع رسانی داروها و سموم در معاونت غذا و داروی دانشگاه علوم پزشکی سراسر کشور با شماره تلفن 1490 پاسخگوی سئوالات دارویی و مسمومیت است.

منبع: مهر

مدیر سایت بازدید : 478 پنجشنبه 26 تیر 1393 نظرات (0)


پیامبر اسلام و ائمه معصومین به بهداشت و سلامتی جسم توجه زیادی داشتند و مصرف مال را در این راه اسراف نمی دانستند، چنانکه عقیده داشتند آنچه در راه سلامتی بدن مصرف شود، اسراف نمی باشد. اسراف در چیزهایی است که باعث ضرر رساندن به بدن شود. در این مطلب تعدادی از توصیه های پیامبر اسلام درباره سلامتی بدن و روح را آورده ایم.

http://up.attari.us/up/attari/mataleb/710214814315948626059128018880196.jpg



سیب سلامت

یکی از علل پیشرفت مسلمانان در پزشکی، توجه پیامبر اکرم (ص) به مسائل بهداشتی بوده است. اسلام، درباره اصول کلی پزشکی و بهداشت دستورهایی به پیروانش داده است که می‌توان از این دستورها به عنوان یکی از پایه‌های علم پزشکی اسلامی یاد کرد.

 

احادیثی زیادی از پیغمبر اسلام (ص) درباره سلامت، بیماری، بهداشت و مسایل دیگر مربوط به پزشکی وجود دارد. مجموعه گفته‌های پیغمبر اسلام درباره طب را بعدها نویسندگان اسلامی تدوین کردند و بر آن شرح‌ها نوشتند و این مجموعه‌ها به نام طب‌النبی معروف گردید. ائمه علیهم السلام هم روایات پزشکی زیادی را از پیامبر اکرم (ص) نقل کرده اند.

 

پیامبر اسلام فرموده اند:

- آن که دردها را آفریده، درمان آنها را نیز آفریده است.

 

- هر دردی را درمانی است، پس چون دارو به درد برسد، به اذن خداوند بهبود یابد.

 

- خود را مداوا کنید، چراکه خداوند هیچ دردی را فرو نفرستاده، مگر آنکه برای آن درمانی نازل کرده است.

 

- هر کاری را چاره ای است و چاره تندرستی در دنیا چهار چیز است : کم سخن گفتن، کم خوابیدن (خواب کافی)، کم راه رفتن و کم غذا خوردن.

 

- روزه بگیرید تا تندرست بمانید.

 

- سفر کنید تا تندرست بمانید.

 

- سه چیز است که بدن به واسطه آن شاداب می شود و رشد می کند: بوی خوش، جامه نرم و نوشیدن عسل.
پیامبر اسلام فرموده اند جبرئیل همواره مرا به مسواک زدن سفارش می‏کرد تا جایی که گمان کردم آن را واجب خواهد ساخت

- خوردن شام را ترک نکنید، هر چند به خوردن یک عدد خرمای خشک باشد، چرا که خوردن شام، مایه نیرومندی پیر و جوان است و ترک آن مایه پیری و در هم شکستگی.

 

- هر کس اندوه و دغدغه اش فراوان شود، بدنش بیمار می گردد.

 

- کوتاه کردن ناخن ها مانع بروز درد بزرگ می شود و روزی شخص را فراوان می کند.

 

- هر کس به حرام درمان بجوید، خداوند در آن شفایی قرار نمی دهد.

 

- تا هنگامی که بدنت درد را تحمل می کند، از دارو بپرهیز و آنگاه که درد را تحمل نکرد، از دارو استفاده کن.

 

- هر کس سلامتی بر بدنش چیرگی دارد، مداوا نکند.

 

- هر کس می تواند با بیماری خود سر کند، از درمان بپرهیزد، زیرا بسا دارویی که خود ، بیماری بر جا می نهد.

 
مسواک زدن

توصیه های پیامبر اسلام در مورد بهداشت دهان و دندان

- چرخاندن آب در دهان، مایه آمرزش شما و باعث فرار شیطان است.

 

- هر کس در هر روز دو بار مسواک بزند، سنت پیامبران را استمرار بخشیده است، در برابر هر نمازى که بخواند، خداوند برایش پاداش صد رکعت مى نویسد، از فقر به غنا (و بى نیازى) درمى آید، دهانش خوش بو مى شود، حافظه اش فزونى مى یابد، فهمش استوار مى گردد، غذایش گوارش مى یابد، درد دندان هایش از میان مى رود، بیمارى از او دور مى گردد و فرشتگان به واسطه نورى که بر او مى بینند، با او دست مى دهند.

 

- مسواک زدن دوازده ویژگى دارد : مایه پاکى دهان است؛ سبب خشنودى پروردگار است؛ دندان ها را سفید مى کند؛ جِرم دندان را از میان مى بَرَد؛ بَلغَم را مى کاهد؛ غذا را مطبوع مى سازد؛ حسنات را دو چندان مى کند؛ به واسطه آن سنت انجام مى گیرد؛ فرشتگان بدین وسیله حضور مى یابند؛ لثه را تقویت مى کند؛ بر گذرگاه قرآن مى گذرد و نزد خداوند، هر دو رکعت نماز با مسواک، دوست داشتنى تر از هفتاد رکعت بى مسواک است.

 

- دندان هایی که صاف و زیبا هستند، در اثر جویدن غذا، آلوده می شوند و کم کم بوی دهان تغییر می یابد و ایجاد فساد در قوای دماغیه می نماید. وقتی که انسان مسواک نماید، فساد از بین می رود و دندان دوباره تمیز و پاکیزه می گردد.
نخ دندان

- خلال کردن دندان ها موجب بهداشت دهان و سبب جلب روزى است.

 

- اگر برای مردم دشوار نبود، در هر نماز مسواک زدن را واجب می کردم.

 

- جبرئیل همواره مرا به مسواک زدن سفارش می‏کرد تا جایی که گمان کردم آن را واجب خواهد ساخت.

 

- به مسواک زدن امر شدم آن گونه که ترسیدم بر من فرض گردد.

 

- مسواک زدن، اقتضای فطرت انسان است.

 

- دندان های خود را خلال کنید (مثل نخ دندان)، زیرا خلال کردن جزء نظافت است و نظافت نشانه ایمان است و شخص با ایمان داخل بهشت می شود.

 

- یکی از حقوقی که مهمان به گردن میزبان دارد این است که میزبان برای او چوب خلال دندان را در وقت غذا خوردن آماده کند.

توجه اسلام به جزئیات بهداشتی تا این حد بوده که به ما اجازه نداده با هر چیزی خلال کنیم. در یک روایت آمده است که : خلال کردن با هر چیزی، موجب فقر است.
پیامبر اسلام می فرمود زدودن موهای زائد بدن مایه افزایش دید چشم و قوی شدن عضلات و مانع چروک و آلودگی بدن می شود

روش غذا خوردن پیامبر اسلام

حضرت هیچگاه تا حد سیر شدن غذا نمی خورد و پرخوری را سبب بیماری می دانست.

 

پیامبر هیچگاه در غذا نمی دمیدند (فوت نمی کردند) و صبر می کردند تا غذای داغ سرد شود و می فرمود: برکت در غذای سرد است.

 

البته منظور این است که پیامبر غذا را وقتی خیلی داغ بود نمی خوردند تا کمی ملایم و قابل خوردن شود، نه اینکه بعضی غذاها را که باید گرم خورده شود، آن را سرد کنند و بخورند.

 

10 نکته از بهداشت شخصی پیامبر اسلام

در اینجا به بخشی از بهداشت شخصی پیامبر اشاره می کنیم.
حمام

1- شستشوی بدن در اسلام از اهمیت زیادی برخوردار است و توجه به پاره ای مسائل که همراه نظافت و شستشوی بدن است مانند وضو و غسل و موارد آن که از سنت های موکد اسلام است می تواند بیانگراین اهمیت باشد. پیامبر اسلام حمام خصوصی داشت و کسی در حمام به او کمک می کرد. همچنین قبل از حمام رفتن چیزی میل می کرد و هنگام بیرون آمدن سر خود را با عمامه می بست و ایمنی از سردرد را از خواص آن بر می شمرد.

 

2- پیامبر اسلام موهای سرش را با سدر می شست و می فرمود کسی که سر خود را باسدر بشوید خداوند وسوسه شیطان را از او دور می کند و چنین کسی مرتکب معصیت نمی شود و هر کس معصیت نکند وارد بهشت می شود.

 

3- پیامبر اسلام می فرمود زدودن موهای زائد بدن مایه افزایش دید چشم و قوی شدن عضلات و مانع چروک و آلودگی بدن می شود.

 

4- رسول خدا فرمود: هر کس می خواهد از فقر در امان باشد و از درد چشم و پیسی و جنون ننالد، ناخن هایش را روز پنج شنبه هنگام عصر بگیرد و از انگشت کوچک دست چپ شروع نماید.
پیامبر در آینه نگاه می کرد و موهای سرش را منظم می نمود و شانه می زد و گاهی در آب نگاه می کرد و موهایش را مرتب می کرد و این کار را برای بیرون رفتن از منزل انجام می داد

5- حضرت دهان، دست و صورت خود را می شست و آب را در دهان غرغره می کرد و هر وقت دست و صورت خود را می شست، با حوله ای مخصوص، صورتش را خشک می کرد و غیر از ایشان کسی به آن حوله دست نمی زد.

 

6- رسول خدا در شبانه روز سه بار مسواک می کرد : قبل از خواب، بعد از بیدار شدن از خواب و پیش از نماز صبح. آن حضرت با چوب اراک (درختی مخصوص) مسواک می کرد و جبرئیل او را به این کار سفارش کرده بود.

 

7- پیامبر به خلال کردن دندان ها بعد از غذا (مثل نخ دندان امروزی) اهمیت زیادی می داد و می فرمود: خلال کردن دندان ها موجب بهداشت دهان و سبب جلب روزى است.
عطر

8- در مورد بوی خوش بدن نقل شده که هزینه عطر رسول اکرم بیش از خوراک او بود. آن حضرت خود را با مشک خوشبو می کرد چندان که مشک بر فرق سرش برق می زد. آن حضرت آن قدر خوشبو بود که هر جا عبور می کرد تا سه روز بوی خوشش از آنجا به مشام می رسید.

 

9- رسول گرامی اسلام موهایش را شانه می کرد و هنگام شانه زدن می فرمود: شانه زدن "وبا" را از بین می برد. آن حضرت به دیگران نیز سفارش می کرد که موهایشان را مرتب کنند (کوتاه نگه دارند و شانه کنند).

 

10- حضرت علی (ع) فرموده اند: رسول خدا هر وقت در آینه می نگریست می فرمود: سپاس خدای را که خلقت مرا کامل و صورت مرا زیبا گردانید  و در مقابل عیوب دیگران، مرا زینت بخشید.

 

امام صادق (ع) فرموده اند: پیامبر در آینه نگاه می کرد و موهای سرش را منظم می نمود و شانه می زد و گاهی در آب نگاه می کرد و موهایش را مرتب می کرد و این کار را برای بیرون رفتن از منزل انجام می داد.

 

حضرت می فرمود : خداوند دوست دارد که بنده اش چون به سوی برادرانش می رود، خود را برای آنها منظم کند و بیاراید و زیبا سازد.

 

منابع:

سیب سلامت (سایت کانون فرهنگی هنری والعادیات یزد)

هفته نامه سپید

سایت موسسه امام هادی

قدس آنلاین – حسینعلی پور افضلی

اطلاعات کاربری
  • فراموشی رمز عبور؟
  • آمار سایت
  • کل مطالب : 661
  • کل نظرات : 125
  • افراد آنلاین : 1
  • تعداد اعضا : 508
  • آی پی امروز : 122
  • آی پی دیروز : 60
  • بازدید امروز : 244
  • باردید دیروز : 336
  • گوگل امروز : 5
  • گوگل دیروز : 114
  • بازدید هفته : 1,077
  • بازدید ماه : 830
  • بازدید سال : 33,127
  • بازدید کلی : 1,086,258
  • کدهای اختصاصی

    عطاری آنلاین
     , عطاری 24 , عطاری , عطاری اینترنتی , عطاری آنلاین , عطاری دکتر روازاده , عطاری های تهران , عطاری دایا , عطاری تورنتو , عطاری در لندن , عطاری ابا , عطاری اصفهان , عطاری ابن سینا , عطاری ابا اصفهان , عطاری ایرانیان , عطاری ابا94 , عطاري انلاين , عطاری اهواز , عطاری ایلیا , عطاري آنلاين , عطاری آبا , عطاری آنلاین وبلاگ , عطاری آقای قدیری , عطاری آریایی , عطاری آویشن , عطاری آنلاین روازاده , عطاری آستانه شیراز , عطاری آریاشهر , عطاری به انگلیسی , عطاری بزرگ شرق , عطاری بزرگ تهران , عطاری بهارنارنج , عطاری بوعلی , عطاری بهار , عطاری بزرگ نارمک , عطاری باغ خدا , عطاری برای لاغری , عطاری بهشت , عطاری پل چوبی , عطاری پویانا , عطاری پاسارگاد شیراز , عطاری پارک وی , عطاری پل ستارخان , عطاری پونه , عطاری پامچال , عطاري پامچال , عطاری پارسا , عطاری پاسداران , عطاری تهران , عطاری تبریز , عطاری تهرانی , عطاري تهران , عطاری تجریش , عطاری ترنج , عطاری تهرانپارس , عطاری تبریزی , عطاری تریتا , عطاری ثابت , عطاری ثعلب , عطاری جلالی , عطاری جلال , عطاری جلالی ابادان , عطاری جینسینگ , عطاری جردن , عطاری جاویدی , عطاری جاده ابریشم , عطاری جمشید خدادادی , عطاری جنسینگ , عطاری جمالزاده , عطاری چیست , عطاری چهار فصل , عطاری چهل گیاه شیراز , عطاری چینی , عطاری چیذر , عطاری چاق کننده , گیاهان عطاری چربی سوز , عطاری حکیم چنومیا , داروی عطاری برای چاقی , عطاری حکیم , عطاری حکیم تهرانی , عطاری حکیم خراسانی , عطاری حکاک اهواز , عطاری حاج اسماعیل اصفهان , عطاری حکیم مومن تبریزی , عطاری حسامی , عطاری حکمت طرقبه , عطاری حکیم شهرضا , عطاری حاج نوروز , عطاری خوب در تهران , عطاری خوب در شیراز , عطاری خوب , عطاری خوب در اصفهان , عطاری خوب در کرج , عطاری خوب در اهواز , عطاری خیابان مطهری , عطاری خدادادی , عطاری خوب تهران , عطاری خورشید دکتر سماواتی , عطاری در تورنتو , عطاری دالاهو , عطاری در تهران , عطاری دینی , عطاری دانیال , عطاری در اصفهان , عطاری در شیراز , عطاری رضاییان , عطاری روازاده , عطاری رایگان , عطاری رضائیان , عطاری ره , عطاری رضایی , عطاری روغن , آدرس عطاری روازاده , دکتر عباس عطاری روانپزشک , آدرس عطاری دکتر روازاده , عطاری زنجان , عطاری زعفرانچی , عطاری زیتون , عطاری زود انزالی , عطاری زاهدان , عطاری زیر پل چوبی , عطاری زمانی , عطاری زکریا , عطاری زعفران , زهرا عطاری , عطاری سبزینه , عطاری سینا , عطاری سلامت , عطاری سنتی , عطاری سید شیرازی , عطاری سبز , عطاری سید جلال , عطاری سراجیان , عطاری سقطی تبریز , عطاری سیستانی , عطاری شفا , عطاری شقایق , عطاری شیراز , عطاری شرق , عطاری شمس , عطاری شفا روازاده , عطاری شبانه روزی , عطاری شاه جهان , عطاری شهرکرد , عطاری شفا تهران , عطاری صحرا , عطاری صورتی , صنف عطاری , صالح عطاری , صنایع پزشکی عطاری , عطاری صبا , عطاری صالحی , عطاری صداقت , عطاری صادق , عطاری صانعی , داروی عطاری ضد سرفه , عطاری طیرانی مشهد , عطاری طیرانی , عطاری طب سنتی , عطاری طبیب , عطاری طب الرضا , عطاری طب الکبیر در اصفهان , عطاری طوبی , عطاری طاهرنژاد , عطاری طب النجات , عطاری طاها , عطاری عقیلی خراسانی , عطاری عطارنژاد , عطاری عطار , عطاری علیزاده , عطاری عرفان , عطاری عبا , عطاری عمده فروش , عطاري عقيل خراساني , عطاری عمده , عطاری علیزاده اهواز , عطاری غرب , عطاری غرب تهران , عطاری غرب کشور , عطاری غرب همدان , مجهزترین عطاری غرب , معجزه ترین عطاری غرب , عطاری های غرب تهران , عطاری شهرک غرب , عطاری بزرگ غرب , عطاری در غرب تهران , عطاری فرامرزی , عطاری فرهنگ , عطاری فیسبوکی , عطاری فیس بوک , عطاری فرمانیه , عطاری فرزین , عطاری فیض مند , عطاری فارابی , عطاری فیاضی , عطاری فریور , عطاری قم , عطاری قائم , عطاری قاسمی , عطاری قزوین , عطاری قانون , عطاری قدیری , عطاری قهوه سبز , عطاری قرص کمر , عطاری قدیمی , عطاری قاصدک , عطاری کربلایی , عطاری کرمانی , عطاری کیمیا , عطاری کرج , عطاری کرمان , عطاری کعبه , عطاری کرمانشاه , عطاری کربلایی بهارستان , عطاری کیمیا در پاسداران , عطاری کیمیا پاسداران , عطاری گلها , عطاری گله داری در اهواز , عطاری گل سرخ , عطاری گیاهی , عطاری گلبرگ , عطاری گله داری , عطاری گله داری اهواز , عطاری گیاهان دارویی , عطاری گل نرگس , عطاری گرگان , عطاری لاغری , عطاری لپه ییان , عطاری لقمان حکیم , لیست عطاری های تهران , لیست عطاری های مشهد , لوازم عطاری , لیست عطاری های شیراز , ليست عطاري هاي تهران , لیست عطاری های اصفهان , لیست عطاری , عطاری معروف تهران , عطاری معجزه , عطاری مشهد , عطاری معتبر , عطاری میر قهاری , عطاری معروف شیراز , عطاری مرتضی علی , عطاری ممتاز , عطاری معروف , عطاری مدرن , عطاری ناجیان , عطاری نور , عطاری نیشابوری تهران , عطاری نیشابوری , عطاری نادری , عطاری نباتی , عطاری نعوظ , عطاری نیشابور , عطاری نارمک , عطاري نياوران , عطاری و لاغری , عطاری وزیر نظام , عطاری وزیر نظامی , عطاری و داروهای گیاهی , عطاری و گیاهان دارویی , عطاری و طب سنتی , عطاری ونک , عطاری ویکی پدیا , عطاری ولیعصر , عطاري وعليان , عطاری های اصفهان , عطاری های مشهد , عطاری های شیراز , عطاری های معروف تهران , عطاری های معتبر تهران , عطاری های معتبر , عطاری های کرج , عطاری های تبریز , عطاری های اهواز , عطاری یاس , عطاری یزد , عطاری یبوست , عطاری یوسف آباد , یوسفی نژاد عطاری , دکتر یوسفعلی عطاری , عطاری های یزد , یگانه عطاری , عطاری طوبی یوسف آباد ,  , عطاری آنلاین , عطاری آنلاین وبلاگ , عطاری آنلاین روازاده , عطاری آنلاین رازک , عطاري آنلاين , سایت عطاری آنلاین ,